ایا صبا گرت افتد بسوی دوست گذار
نیازمندی من عرضه ده بحضرت یار
در جواب او
بارمک ارفتدت ایسجیف صوف گذار
نیازمندی زردک بکو بآن دلدار
چو کرد دامن او گیر وانگهی بلباس
پیام پنبه ادا کن سلام او بگذار
بگویش ای قد بالا دراز و پهناتنک
فراخ آستی و یقه پهن صوفی وار
بجای شمعی و بیرم مرا رسد ریشه
زهی زمانه بد مهر و دور ناهموار
بگو منال بر اطلس ز سوزن خیاط
گل طری نتوان چید جز زپهلوی خار
بغیر جامه والای قالبک زده نیست
نگار لاله رخ مشک خال سیم عذار
فراقنامه مدفون چو خواند مخفی شست
خط سیاه بآب خشیشی از طومار
زیمن کلفتن و بیرم طلادوزی
علم شدیم و سر آمد بشیوه اشعار
بوصف گوی در پیشواز کمخا ام
کنار و بر همه پر شد زلولو شهوار
چنین نفیس لباسی که طبع قاری بافت
نگاه دار خدایا زدزدو از طرار
ازان دراز چو کرباس اینغزل افتاد
که خواستم که بدوزم قبا بقد منار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دوستش پیغام میدهد و از او درخواست میکند که نیازهایش را به معشوق برساند. او از زیباییهای دوست و محبتهایی که در دل دارد یاد میکند. شاعر به توصیف معشوق میپردازد و به ویژگیهای ظاهری او اشاره میکند. همچنین او اشاره به دشواریهای زمانه و فراق از معشوق دارد. در نهایت، شاعر از یک لباس زیبا و نفیس که در ذهنش دارد سخن میگوید و آرزو میکند آن را برای شخص محبوبش بدوزد.
هوش مصنوعی: ای باد صبا، اگر به سوی معشوق رسیدی، از طرف من درخواست نیاز و خواستهام را به او برسان.
هوش مصنوعی: خواهش و نیازی را که در دل دارم، به دوست و معشوقم منتقل میکنم. از سختیها و گرفتاریها بیرون میآیم و بر مرز نیازهایم میگذرم.
هوش مصنوعی: وقتی دامن او را گرفتی، سپس در لباس پیام، با کلامی نرم و لطیف سلام او را منتقل کن.
هوش مصنوعی: به او بگو که ای کسی با قد بلند و قامتی کشیده، تو تنWide و یقهات هم متفاوت است، مانند یک صوفی.
هوش مصنوعی: به جای اینکه شمعی باشم که در تاریکی میدرخشد، ریشهای از زمانهای پر از محبت و چالشهای سخت میشوم.
هوش مصنوعی: بگو که بر پارچهی اطلس، بهخاطر سوزن خیاط، گل طری (نوعی گل زیبا) نمیتوان چید، مگر از کنار خارها. به عبارت دیگر، برای به دست آوردن زیبایی و چیزهای ارزشمند، گاهی باید از مشکلات و دردسرها عبور کرد.
هوش مصنوعی: به جز پوشش زیبا و ارزشمندی که بر تن ندارد، چهره زیبای او مانند لالهای با رخساری روشن و موی سیاه است.
هوش مصنوعی: در دل جدایی، نامهای پنهان پیدا شد که در آن، نوشتهای به رنگ سیاه با آبی از جوهرش بر روی کاغذ طویل دیده میشود.
هوش مصنوعی: ما در زمین کار کردهایم و هنری چون بافتن طلا را آموختهایم و به سبک شعرهای مختلف آشنا شدهایم.
هوش مصنوعی: در اینجا توصیف میشود که گوینده با شوق و اشتیاق، به استقبال شخصی میرود. او با تمایل و خوشحالی، در کناری ایستاده و همه جا پر از شور و هیجان است.
هوش مصنوعی: لباس با ارزشی که قاری با استعداد خودش دوخته، را حفظ کن ای خدا، چرا که از هر نوع فساد و بدی دور است.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که از زمانی که احساس کردم باید در مورد موضوعی فکر کنم، به همین اندازه زمان گذشته و من میخواستم یک لباس مناسب برای خودم بدوزم که به اندازه یک مناره بلند باشد. در واقع، شاعر میگوید که در حین تلاش برای خلق چیزی یا بیان ایدهای، زمان زیادی گذشته و این کار به اندازهای بزرگ و مهم است که شایستهی توجه ویژهای است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.