دل سرا پرده محبت اوست
دیده آئینه دار طلعت اوست
در جواب او
شمله کین عزتم زدولت اوست
گردنم زیر بار منت اوست
جان هوادار وصل خرگاهست
دل سراپرده مودت اوست
این یکی کندلان زد آن خیمه
فکر هر کس بقدر همت اوست
شاهدی کر بسر گند معجر
دیده آتینه دار طلعت اوست
عاشق عنبرینه جیبم
سینه گنجینه محبت اوست
خانهای سلق خراب مباد
کانچه دارم زیمن دولت اوست
گرو صحبت آنکه روزی بست
آرزویش همیشه صحبت اوست
(قاری) آندم که رخت نو پوشد
همه عالم گواه عصمت اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمع ایشان دلیل قدرت اوست
قدرتش نقشبند حکمت اوست
همه آفاق عکس طلعت اوست
دو جهان پر ز نور وحدت اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینه دارِ طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
[...]
جان ما بندهٔ محبت اوست
زندگی در حضور حضرت اوست
نور خلوتسرای دیدهٔ ما
پرتوی از شعاع طلعت اوست
کشتهٔ تیغ عشق شد دل ما
[...]
آنکه عالم رهین منت اوست
دولت جاودان محبت اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.