ای برگ گل سوری از خار مکن دوری
از خار مکن دوری ای برگ گل سوری
در جواب آن
ای مخفی کافوری از پنبه مکن دوری
از پنبه مکن دوری ای مخفی کافوری
در پرده مستوری والا نتواند بود
والا نتواند بود در پرده مستوری
ای جبه بدستوری من مینهمت پنبه
من مینهمت پنبه ایجبه بدستوری
درویش تو معذوری در پاچو ازارت نیست
درپا چوانارت نیست درویش تومعذوری
ایشرب تو منظوری مدفون بودت ناظر
مدفون بودت ناظر ایشرب تو منظوری
حبری خوش و صابوری خواهم ببر آوردن
خواهم ببر آوردن حبری خوش و صابوری
از رخت نو سوری قاری فرجی بادت
قاری فرجی بادت از رخت نو سوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ارتباط بین زیبایی و زشتی، و حضور و غیاب عشق و عشق واقعی است. شاعر از "برگ گل" و "خار" صحبت میکند و به تأثیراتی که محبت و عشق بر زندگی دارند اشاره میکند. او بیانگر این است که زیبایی واقعی نمیتواند در پرده مستوری باقی بماند و باید خود را نمایان کند. همچنین به دنیای درویش و فقر اشاره میکند و میگوید که حتی در فقر هم میتوان به عشق و زیبایی دست یافت. در نهایت، شاعر خواستار خبر خوش و صبر است و به امید دیدن زیباییها و عشقهای جدید میباشد.
هوش مصنوعی: ای برگ گل سرخی، از خاری که در اطرافت هست دوری نکن. تو باید با این خارهها کنار بیایی و هرگز از آنها فاصله نگیری.
هوش مصنوعی: ای آن کسی که مانند کافور پنهان و دور از دسترس هستی، از ما دور نشو و از ما دوری نگزین.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در پردهی پوشش و پنهانکاری، به مقام والا و بلندمرتبهای دست یابد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از جبههاش به عنوان نمادی از دلاوری و شجاعت یاد میکند و به طور خاص به محبت و احساساتش اشاره دارد. او نشان میدهد که این ویژگیها مانند پنبهای نرم و لطیف هستند که در دلش وجود دارند. به عبارت دیگر، شاعر احساسات عمیق خود را با لطافت و نرمی توصیف میکند و به نوعی به این نکته اشاره دارد که در پس ظاهر سخت و قوی، احساسی لطیف و آسیبپذیر وجود دارد.
هوش مصنوعی: درویش جان، تو در حالتی هستی که نمیتوانی راهی را ادامه دهی. اگر پای خود را در گام برداشتن درست با ارادت نمیبینی، پس به حال و موقعیت فعلیات معذور هستی.
هوش مصنوعی: شما در خفا و از دید دیگران پنهان از نگاهها هستید، اما معنا و هدف شما در وجودتان نهفته است.
هوش مصنوعی: من میخواهم حسی از خوشی و صبوری را به دست آورم.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهات مانند گل نرگس است و دیدن تو برای قاری، شادی و خوشحالی به همراه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بر سر هر سنگی از لعل لبت نوری
وز شورش زلف تو در هر طرفی سوری
در حسن بهشت تو در زیر درختانت
هر سوی یکی ساقی هر سوی یکی حوری
از عشق شراب تو هر سوی یکی جانی
[...]
ای برگ گل سوری! از خار مکن دوری
از خار مکن دوری، ای برگ گل سوری!
آن را که تو منظوری در چشم جهان ناید
در چشم جهان ناید آن را که تو منظوری
ای دوست به دستوری در پای تو می میرم
[...]
من قبله بدل کردم، تا کی بود این کوری؟
جویای لقا گشتم، تا چند ز مهجوری؟
گویند که: نتوان دید آن یار گرامی را
آری نتوان دیدن تا غافل و مغروری
ای بحر چنین ساکن، دلها ز تو شد ایمن
[...]
دلدار قدح برکف، ما مرده ز مخموری
آه از ستم غفلت، فریاد ز مهجوری
سرمایهٔ آگاهی گر آینهداریهاست
در ما و تو چیزی نیست نزدیکتر از دوری
از نسخهٔ ما و من تحقیق چه خواندکس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.