اگر به شرع سخن در بیان بگردانی
ز سوی کعبه رخ کاروان بگردانی
به نیم ناز که طرح جهان نو فگنی
زمین بگستری و آسمان بگردانی
به یک کرشمه که بر گلبن خزان ریزی
بهار را به در بوستان بگردانی
به خاطری که درآیی به جلوه آرایی
بلای ظلمت مرگ از روان بگردانی
به گلشنی که خرامی به باده آشامی
قدح ز جوش گل و ارغوان بگردانی
به کوی غیر روی چون مرا به ره نگری
به جبهه چین فگنی و عنان بگردانی
وفاستای شوی چون مرا به یاد آری
به خویش طعنه زنی و زبان بگردانی
به بیم خوی خودم در عدم بخوابانی
به ذوق روی خودم در جهان بگردانی
به بذله خاطر اسلامیان بیازاری
به جلوه قبله زردشتیان بگردانی
اجازتی که کنم ناله، تا کجا غالب
ز لب به سینه تنگم فغان بگردانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا به سرکشی از من عنان بگردانی
مکن که بیخودم اندر جهان بگردانی
ز دست عشق تو یک روز دین بگردانم
چه گردد ار دل نامهربان بگردانی
گر اتفاق نیفتد قدم که رنجه کنی
[...]
چو لب زنی به می و در میان بگردانی
من آن شراب نگویم که جان بگردانی
مگرد ساقی ازینسان چه آرزو داری؟
که مست بی خبرم در جهان بگردانی
گران رکابی حسنت بس است مستی ما
[...]
ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی
که از دو کون بر آن آستان بگردانی
مثال بلبل از آن شاخ گل که نتوانی
بشاخ دیگر از آن آشیان بگردانی
بهار آمد و دور نشاط ما ساقی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.