غمت در بوته دانش گدازد مغز خامان را
لبت تنگ شکر سازد دهان تلخ کامان را
قضا در کارها اندازه هر کس نگه دارد
به قطع وادی غم می گمارد تیزگامان را
ز هستی پاک شو گر مرد راهی کاندرین وادی
گرانیهاست رخت رهرو آلوده دامان را
دماغ فتنه می نازد به سامان رسیدن ها
طلوع نشئه گرد راه باشد خوش خرامان را
پی رسوایی ارباب تقوی جلوه ای سر کن
کتانها ماهتابی ساز شاهم نیک نامان را
به عرض ناز خوبان را ز ما بی تاب تر دارد
عنان از برق باشد در رهش زرین ستامان را
خرابیم و رضایش در خرابی های ما باشد
ز چشم بد نگه دارد خدا ما دوستکامان را
بسا افتاده سرمست و بسا افتاده در طاعت
تو دانی تا به لطف از خاک برداری گدایان را
ز قاتل مژده زخمی گلم در جیب جان ریزد
نشاط انگیز باشد بوی خون خونین مشامان را
جهان را خاصی و عامی ست آن مغرور و این عاجز
بیا غالب ز خاصان بگذر و بگذار عامان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم غم و دانش میپردازد. شاعر بیان میکند که غم در دل دانشمندان ذوب میشود و میتواند تلخیهای زندگی را شیرین کند. قضا و قدر به هر فرد اندازهای میدهد و در مسیر زندگی، اندوه را از مردان راستین دور میکند. او بر این باور است که اگر کسی اهل این راه باشد، باید خود را از دنیای مادی رها کند. شاعر همچنین به اهمیت خلوص نیت و تقوا اشاره میکند و از ناپسند بودن خودنمایی در کارها سخن میگوید. در نهایت، او بر این نکته تأکید میکند که افرادی که در جستجوی حقیقت و پاکی هستند، باید از تعصبات و قضاوتهای سطحی بگذرند و به عمق وجود خود بپردازند.
هوش مصنوعی: محبت و غم تو در دل دانشمندان تأثیر عمیقی دارد و آنها را متحول میکند، به طوری که لذت و شیرینی از گفتار تو برای افرادی که طعم تلخی را تجربه کردهاند، فراهم میکند.
هوش مصنوعی: سرنوشت هر فردی به اندازه توانایی و شایستگی او در انجام کارها بستگی دارد و این سرنوشت میتواند افراد با способности قوی را سریعتر به سمت موفقیت و خوشبختی رهنمون کند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در مسیر حق و حقیقت قرار بگیری، باید از زشتیها و گناهان دوری کنی، زیرا این راه پر از مشکلات و سختیهاست و کسی که بار آلودهای به دوش داشته باشد، نمیتواند به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: فتنه در حال خودستایی است و به سامان رسیدنها، نشانهای از آغاز سرخوشی و شادابی است. افرادی که با آرامش و زیبایی حرکت میکنند، در این مسیر خوشایند به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: برای پنهان کردن رسوایی یا ناپاکی اربابان، لباسی زیبا و درخشان از پارچههای نازک و روشن بر تن کن تا چهرهی نیکو و محبوبی را نشان دهید.
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز خوبان به قدری زیاد است که نمیتوانند از احساساتشان کنترل داشته باشند. مانند درخشش برق که در راه آنها مانند زردی طلا جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: ما دچار نقصان و نقصان خود هستیم و شاید خداوند در همین ضعفها و ناکامیهایمان راضی باشد. امیدواریم که او ما دوستانش را از چشمهای بد و ناپاک دور نگه دارد.
هوش مصنوعی: بسیار پیش آمده که افرادی در حال نشئه و مستی به زمین افتادهاند و همچنین افرادی که در حال بندگی و اطاعت هستند. تو میدانی که چطور با رحمت و لطف خود میتوانی افرادی را که در حال گدایی هستند از زمین بلند کنی.
هوش مصنوعی: از کسی که به ما خبر از زخم گل میدهد، بویی خوش و نشاطآور به مشاممان میرسد، این بو به خاطر خون است و ما را به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: در دنیا افرادی هستند که خود را متمایز و منحصر به فرد میدانند و برخی دیگر در موقعیت ضعیفتری قرار دارند. تو که در جایگاهی برتر هستی، بهتر است از افرادی که خود را خاص میدانند بگذری و به عامه مردم توجه کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بگشاید نگار من دو بادام و دو مرجان را
بدین نازان کند دل را بدان رنجان کند جان را
من و جانان به جان و دل فرو بستیم بازاری
که جانان دل مرا داده است من جان داده جانان را
چو نار کفته دارم دل بنار تفته آگنده
[...]
چو عاشق شد دل و جانم رخ و زلفین جانان را
دل و جان را خطرنبود دل این را باد و جان آنرا
من از جانان دل و دین را به حیلت چون نگه دارم
که ایزد بر دل و جانم مسلط کرد جانان را
نگارینی که چون بینی لب و دندان شیرینش
[...]
زهی سر بر خط فرمان تو افلاک و ارکان را
چوچابک دست معماری است لطفت عالم جان را
ز ابر طبع لولوء بخش و باد لطف تو بوده
بروز مفلسی بنشانده ی دریا و عمان را
تو کوه گوهری در ذات و من هرگز ندانستم
[...]
رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را
فروبرید ساعدها برای خوب کنعان را
چو آمد جان جان جان نشاید برد نام جان
به پیشش جان چه کار آید مگر از بهر قربان را
بدم بیعشق گمراهی درآمد عشق ناگاهی
[...]
گه از می تلخ میکن آن دو لعل شکرافشان را
که تا هر کس به گستاخی نبیند آن گلستان را
کنم دعوی عشق یار و آنگه زو وفا جویم
زهی عشق ار به رشوت دوست خواهم داشتن آن را
بران تا زودتر زان شعله خاکستر شود جانم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.