نقابدار که آیین رهزنی دارد
جمال یوسفی و فر بهمنی دارد
وفای غیر گرش دلنشین شده ست چه غم
خوشم ز دوست که با دوست دشمنی دارد
چه ذوق رهروی آن را که خارخاری نیست
مرو به کعبه اگر راه ایمنی دارد
به دلفریبی من گرم بحث و سود منست
نگاه تو به زبان تو همفنی دارد
به باده گر بودم میل شاعرم نه فقیه
سخن چه ننگ ز آلوده دامنی دارد
خوشم به بزم ز اکرام خویش و زین غافل
که می نمانده و ساقی فروتنی دارد
نباشدش سخنی کش توان به کاغذ برد
برو که خواجه گهرهای معدنی دارد
بیاورید، گر اینجا بود زباندانی
غریب شهر سخن های گفتنی دارد
مبارکست رفیق ار چنین بود غالب
«ضیای نیر» ما چشم روشنی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف یک عارف یا شاعر میپردازد که به زیباییهای عشق و محبت اشاره دارد. شاعر از وفای دوست سخن میگوید و میگوید که چه غم دارد اگر دوست با غیر وفادار باشد. او از اهمیت سفر و راه رفتن در زندگی میگوید و این که کاملاً نباید به جادههای امن اکتفا کرد. شاعر به زیباییهای عشق و لذتهای بزم و میپردازد و انتقاد میکند که نباید خود را به دنیای فقه و محدودیتها محدود کرد. در نهایت، شاعر خواستار به اشتراک گذاشتن سخنانی ارزشمند از کسانی است که در هنر سخنوری بینظیرند و از دوستانش نیز آرزو میکند که همیشه پیروز و خوشبخت باشند.
هوش مصنوعی: شخصی که چهرهای پنهان دارد و به کارهای نادرست میپردازد، ظاهری زیبا و جذاب مانند یوسف دارد و فیالواقع دشوار و خطرناک است.
هوش مصنوعی: اگرچه وفای دیگران برایم دلپذیر است، اما من از این ناراحتم که دوستیام با کسی که با دوستش دشمنی دارد، چه دردسری به بار میآورد.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر سفر به کعبه شادی و ذوق دارد، میتواند بدون نگرانی و به دور از دردسرهای خار و خاشاک، به سفرش ادامه دهد. اگر راهی امن و بیخطر در پیش دارد، لازم نیست که به کعبه برود.
هوش مصنوعی: نگاه تو برای من مانند گفتگویی دلنشین و شیرین است که در آن به خوبی میتوانم به منافع و جذابیتهای خودم پی ببرم.
هوش مصنوعی: اگر میخواستم به شراب بپردازم، شاعر بودم نه اینکه فقیه باشم. چه ننگی بر آن کسی است که به آلودگی دامنش افتاده باشد.
هوش مصنوعی: من از فضای مهمانی و احترام و محبت به خودم لذت میبرم، و در این حال از این که دیگران در مصرف شراب غفلت میکنند و ساقی با تواضع و ادب رفتار میکند غافل نیستم.
هوش مصنوعی: اگر آن شخص را به کلامی نتوان بر روی کاغذ آورد، پس برو که او دارای ارزشهای گرانبهایی است.
هوش مصنوعی: بیایید، اگر اینجا کسی باشد که زبانش به زبانی دیگر است، سخنانی برای گفتن دارد که ارزش شنیدن دارند.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، اگر چنین کسی مانند «ضیای نیر» پیروز شود، برای ما خوشقلبی و شادی به ارمغان میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درین بهار به گلزار رفتنی دارد
به پای بوی گل از خود گذشتنی دارد
کنون که نرگس شهلا گشود چشم از خواب
به چشم روشنی باغ رفتنی دارد
ز نوبهار برومند گردد امیدش
[...]
به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد
بساط مردم نادیده دیدنی دارد
غنیمت است که زنجیر سر بسر گوش است
سخن نگفتن مجنون شنیدنی دارد
ستمگران تغافل منش چه می دانند
[...]
فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
که میر قافله و ذوق رهزنی دارد
نشان راه ز عقل هزار حیله مپرس
بیا که عشق کمالی ز یک فنی دارد
فرنگ گرچه سخن با ستاره میگوید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.