درین بهار به گلزار رفتنی دارد
به پای بوی گل از خود گذشتنی دارد
کنون که نرگس شهلا گشود چشم از خواب
به چشم روشنی باغ رفتنی دارد
ز نوبهار برومند گردد امیدش
به توبه هرکه امید شکستنی دارد
ز برگریز خزان، بلبلی است فارغبال
که زیر بال و پر خویش گلشنی دارد
به چار موجه وحشت فتد ز یاد بهشت
ز گوشه دل خود هر که مأمنی دارد
مرا به گوهر شب تاب رشک می آید
که در چراغ خود از آب روغنی دارد
ز بس که چشم من از چشم شور ترسیده است
به خانه ای ننهد پا که روزنی دارد
برون ز اطلس گردون نمی رود صائب
علاقه هرکه چو عیسی به سوزنی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به زیباییهای بهار و احساسات مرتبط با آن اشاره شده است. شاعر از گلها و نرگسها سخن میگوید که با شکفتنشان، امید و شادابی را به ارمغان میآورند. او بر زیبایی باغ و گلستان تأکید میکند و از عشق و خاطرات دلخوشکنندهای صحبت میکند که در دل دارد. همچنین به ناامیدی و ترس از دست دادن عشق نیز اشاره شده است، که شاعر را وادار به احتیاط میکند. در نهایت، شاعر به محدودیتها و ناتوانیهای انسانی پرداخته و تلنگیری به حقیقت و نیاز به ارتباط با زیباییهای زندگی میزند.
هوش مصنوعی: در این بهار، کسی که به گلزار میرود، باید برای بوی خوش گل از خود و تمام دغدغههایش بگذرد و تنها به زیبایی و لذت این لحظه فکر کند.
هوش مصنوعی: همین حالا که نرگس زیبای شهلا چشمش را از خواب باز کرده، زمان آن رسیده که به باغ برود و با زیباییاش چشمها را روشن کند.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، آن که امید به بهبود و بازگشت دارد، دوباره قوی و سرزنده میشود. این امید به کسانی که همیشه در دل شکستهاند، میرسد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، بلبل خوشحالی است که حتی در فصل پاییزی، که برگها میریزند و همه چیز به نظر غمانگیز میآید، همچنان زیر بال و پر خود باغی پر از گل دارد. این نشاندهندهی امید و خوشبختی در دل اوست.
هوش مصنوعی: اگر کسی به یاد بهشت باشد و در دلش آسودگی و مأمنی دارد، نباید از وحشتها و مشکلات زندگی بترسد و رنج بکشد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به حسادت شاعر نسبت به زیبایی و روشنی ستارهای اشاره دارد. شاعر احساس میکند که ستارهای در آسمان زیبایی و درخشندگی خاصی دارد که او را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی در مقایسه با چراغی که تنها از آب و روغن میسوزد، این زیبایی بیشتر جلوه میکند. در واقع، شاعر به زیباییهای طبیعی و نعمتهایی که در دنیا وجود دارد، اهمیت میدهد و به آنها غبطه میخورد.
هوش مصنوعی: چشم من از چشم حسودان و بدخواهها به شدت ترسیده است، بنابراین هرگز به خانهای پا نمیگذارم که حتی یک شکاف و روزنهای داشته باشد.
هوش مصنوعی: هیچچیز از آسمان و جهان بزرگ نمیتواند تو را دلنگران کند، اگر مثل عیسی، به سادگی و بیهیچ وابستگی، به یک سوزن هم توجه داشته باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز بیم خار خورد در لباس دایم خون
چو گل کسی که درین باغ دامنی دارد
ز دوستان گرامی که می رود به سفر؟
که دل تهیه از خویش رفتنی دارد
هزار عقد گهر را به نیم جو نخرد
[...]
به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد
بساط مردم نادیده دیدنی دارد
غنیمت است که زنجیر سر بسر گوش است
سخن نگفتن مجنون شنیدنی دارد
ستمگران تغافل منش چه می دانند
[...]
نقابدار که آیین رهزنی دارد
جمال یوسفی و فر بهمنی دارد
وفای غیر گرش دلنشین شده ست چه غم
خوشم ز دوست که با دوست دشمنی دارد
چه ذوق رهروی آن را که خارخاری نیست
[...]
فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
که میر قافله و ذوق رهزنی دارد
نشان راه ز عقل هزار حیله مپرس
بیا که عشق کمالی ز یک فنی دارد
فرنگ گرچه سخن با ستاره میگوید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.