گنجور

 
قاآنی

عارفان را شرم امروزست مانع از گناه

کز خدا غایب نمی بینند خود را یک‌نفس‌

زاهدان را هست حال باده‌پیمایی جبان

کاو ننوشد شب شراب از بیم‌فردای عسس