گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاآنی

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر

صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر

عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز

حسن تو و گفتار من این هردو جهانگیر

قدم چو کمان قد تو چون تیر از آن‌رو

تند از برِ من می‌گذری چون ز کمان تیر

هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست

هست این همه را روی تو، ترسا بچه تفسیر

از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو

از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر

از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد

الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر

ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار

هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر

وز آتش شوقی که بود در نی کلکم

نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر‌

با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر

با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر

وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد

گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر

دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان

وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر

ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست

کآ‌ورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر