که باد تا ابد از فر ایزد دادار
ملک جوان و جهان را به بختش استظهار
جمال هستی و روح وجود و جوهر جود
جهان شوکت و دریای مجد و کوه وقار
کمال قدرت و تمثال عقل و جوهر فیض
قوام عالم و تعویذ ملک و حرز دیار
سپهر همت و اقبال ناصرالدین شاه
که هست ناصردین محمد مختار
خلیفهٔ ملکالعرش بر سر اورنگ
عنانکش ملکالموت در صف پیکار
به رزم چشم اجل راست تیر او مژگان
به بزم باز امل راست کلک او منقار
موالفان را برکف ز مهر او منشور
مخالفان را بر سر ز قهر او منشار
پرندهیی به همه ملک در هوا نپرد
در آن زمان که شود پیک سهم او سیار
به فکر یارد نه چرخ را بگنجاند
به کنجدی و فزون مینگرددش مقدار
زهی به پایهٔ تختت ستاره مستظهر
خهی ز نعمت عامت زمانه برخوردار
بهگرد پایهٔ تختت زمانه راست مسیر
به زیر سایهٔ بختت ستاره راست مدار
به روز خشم تو خونین چکد ز ابر سرشک
به گاه جود تو زرین جهد ز بحر بخار
سخا و دست تو پیوستهاند بس که بهم
گمان بری که سخا پود هست و دست تو تار
بهر درخت رسد دشمن تو خون گرید
ز بیم آنکه تواش زان درخت سازی دار
سزد معامله زین پس به خاک راهکنند
که شد ز جود تو از خاک خوارتر دینار
مگر سخای ترا روز حشر نشمارند
وگرنه طی نشود ماجرای روزِ شمار
عدو ز بیم تو از بس بهکوهها بگریخت
ز هیچ کوه نیاید صدا به جز زنهار
اگر نه دست ترا آفریده بود خدای
سخا و جود به جایی نمیگرفت قرار
مگر ز جوهر تیغ تو بود گوهر مرگ
کزو نمود نشاید به شرق و غرب فرار
عدو به قصد تو گر تیر درکمان راند
همی دود سر پیکان به جانب سوفار
امید برتری از بهر بدسگال تو نیست
مگر دمی که شود تنش خاک و خاک غبار
همیشه تا که به یک نقطه جاکند مرکز
هماره تا که به یک پا همی رود پرگار
سریکه دور شد از مرکز ارادت تو
تو را همیشه چو پرگار باد رنج دوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناصرالدین شاه به عنوان یک پادشاه بزرگ و توانمند یاد میکند و ویژگیهای مثبت و فضایل او را توصیف میکند. او به قدرت، جود و بخشش پادشاه اشاره کرده و او را منبع خیر و برکت برای کشور میداند. همچنین، شاعر بر این نکته تأکید میکند که دشمنان از ترس قدرتمندی شاه به کوهها فرار میکنند و هیچ صدایی جز زنهار از آنها به گوش نمیرسد. ناصرالدین شاه به عنوان ستارهای درخشان بر آسمان ملک و دین تعبیر شده و تأثیرات مثبت او بر جامعه و زمانهاش به تصویر کشیده میشود. شاعر همچنین بر اهمیت ارادت به شاه و تأثیر او بر سرنوشت کشور تأکید میکند و میگوید که بزرگی و سخاوت او همواره ماندگار خواهد بود.
هوش مصنوعی: باد همواره از نعمت و بخشش خداوند به جوانی و سرزمین و جهان کمک و پشتیبانی میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی زندگی، روح وجود و اصل بخشندگی، جهان را با عظمت و زیبایی همچون دریا و کوه وقار پر کرده است.
هوش مصنوعی: کاملترین نوع قدرت و نماد عقل، طلایهدار فیض و بنیاد هر جهانی هستند و همچنین محافظ و نگهبان سرزمینها به شمار میروند.
هوش مصنوعی: سپهر تلاش و خوش شانسی ناصرالدین شاه، همان ناصرالدین محمد مختار است.
هوش مصنوعی: خلیفهٔ خدا بر تخت سلطنت نشسته و در میدان نبرد، فرشته مرگ را کنترل میکند.
هوش مصنوعی: چشم مرگ شلیک تیرش را به سوی میدان جنگ میفرستد، در حالی که مژگان او در میهمانی انتظار، نوک قلمش را بر میآورد.
هوش مصنوعی: محبت او باعث میشود دوستانش از عشق او شاد باشند و خشم او بر دشمنانش مانند سلاحی مهلک عمل میکند.
هوش مصنوعی: پرندهای که بتواند در همه جا پرواز کند، زمانی به آسمان میرود که قسمت او سرنوشتش را به سفر میبرد.
هوش مصنوعی: به جای اینکه به فکر کارهای بزرگ باشی، به چیزهای کوچک و جزئی هم توجه کن؛ چرا که آنها نیز اهمیت دارند و ارزششان کمتر از کارهای بزرگ نیست.
هوش مصنوعی: به به! بر بلندای تختت، ستارهای درخشان نمایان است که به خاطر نعمتهای فراوانت در این دوران، به تماشا نشسته است.
هوش مصنوعی: به دور پای تخت تو، زمان به درستی میچرخد و زیر سایهی خوش شانسیات، ستارهها به ترتیب قرار دارند.
هوش مصنوعی: در روزی که خشم تو برانگیخته شود، از ابرها اشکها جاری خواهد شد و در زمان بخشش تو، طلا از عمق دریا به بالا خواهد آمد.
هوش مصنوعی: سخاوت و بخشش تو به قدری با یکدیگر ارتباط دارند که اگر کسی به آنها نگاه کند، گمان میبرد که سخاوت مانند پود است و دست تو مانند تار.
هوش مصنوعی: برای درختت، دشمن تو گریه میکند، از ترس اینکه تو او را به عنوان درختی بسازی.
هوش مصنوعی: از این پس مناسب است که به خاطر بخششهای تو، با خاک معامله کنند، چرا که دینار از خاک هم پستتر شده است.
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که سخاوت تو در روز قیامت محاسبه شود، ماجرای حساب و کتاب روزها به اتمام میرسد. در غیر این صورت، این داستان ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: دشمن از ترس تو چنان از کوهها فراری شده است که هیچ صدایی از کوهها نمیآید، جز ندا و فریادی برای کمک و نجات.
هوش مصنوعی: اگر خداوند دست تو را نمیساخت، رحمت و بخشش او به جایی نمیرسید و هیچ چیزی در دنیا آرام نمیگرفت.
هوش مصنوعی: آیا جز این است که جوهر تیغ تو باعث مرگ است؟ مرگی که از آن نمیتوان در شرق و غرب گریز کرد.
هوش مصنوعی: اگر دشمن بخواهد به تو آسیب بزند و تیرش را به سمت تو پرتاب کند، دود ناشی از سر پیکان آن تیر به طرف آسمان میرود.
هوش مصنوعی: امید هیچ برتری از نظر تو برای بداندیشان نیست، جز وقتی که آنها زیر خاک بروند و به گرد و غبار تبدیل شوند.
هوش مصنوعی: در طول زمان، تا زمانی که یک نقطه ثابت وجود داشته باشد، ابزار ترسیم دایره، همیشه دور آن نقطه میچرخد و با یک پا حرکت میکند.
هوش مصنوعی: سری که از نقطهی اصلی عشق و ارادت تو دور میشود، همیشه مانند یک پرگار در حال چرخش خواهد بود و رنجی ادامهدار را تجربه خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.