شمارهٔ ۵۳
سالها دل طلب وصل تو از ما میکرد
به دعا دست برآورده خدایا میکرد
گر که بودم بر او یافتمی راه سخن
تا کی اسرار نهان جمله هویدا میکرد
هاتفی گفت اگر قابل آن میبودی
حق تعالی به تو این دولت اعطا میکرد
مشکل خود به احادیث نبی کردم عرض
که به آن گفته خدا هر گرهی وا میکرد
دیدم آنجا ز علوم نبوی شهری بود
بر درش بود امامی که سلونا میکرد
داخل شهر شدم زان در و بحری دیدم
که ملک غوص در آن بحر تمنا میکرد
از دُر و گوهر آن بحر گرفتم مشتی
دل چو دید آن به فغان آمد و زِدنا میکرد
تشنهتر شد دل و جان در طلب شاه زمان
تا به حدی که چو فیض این همه غوغا میکرد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...