شاعر معروف به دیک الجن را نام عبدالسلام بود و بسال دویست و سی و پنج با بیش از هفتاد سال سن بمرد. وی را کنیزک و غلامی بود در غایت حسن. و وی آن دو را به غایت دوست همی داشت.
تا روزی ایشان را در فراشی با یکدیگر دید. آندو را کشت و سوخت. خاکسترشان برگرفت و با گل مخلوط کرد و از آن دو کوزه ساخت شراب را.
وی هنگامی که به باده گساری می نشست، آن دو کوزه را در این سو و آن سوی خود می نهاد و گاه کوزه ی خاکستر کنیزک را همی بوسید و می خواند:
ای زیبا رخی که مرگش در ربود و بار بدفرجاتم خویش بدستش داد. و من با آن که بارها لبانش سیرابم ساخته بود، زمین از خونش سیراب ساختم.
و گاه کوزه ی ساخته از خاکستر غلام را همی بوسید و می خواند:
ویرا همی بوسم، او را بر من کرامتی است. دل من تمامی از آن اوست. پس از مرگ همیشه چون نیک ترین خفته دیده امش. و از آن زمان اشکم به حسرت بر گور وی روان است.
- خوش روئی پیوند دوستی است.
- هر گاه بر دشمن دست یافتی عفو وی را سپاسگزاری خویش از دست یافتن بدو نه.
- برترین پرهیزگاری، پنهان ساختن پرهیزگاری است.
- مستحبی که به واجبی زیان رساند، سبب قربت پروردگار نگردد.
- مال اصل خواهشهای نفس است.
- هر دم که آدمی فرومیکشدش گامی بسوی مرگ اوست.
- کسی را که نرمی بود، دوستان زیاده شوند.
هر ظرفی با نهادن مظروف در آن تنگ تر همی شود. جز ظرف دانش که هر چه در آن نهند، وسعت گیرد.
- از خداوند بپرهیز هر چند پرهیزت اندک بود و بین خود و او پرده ای بنه هر چند نازک باشد.
- هر قدر توانائی بیشتر شود، شهوت فرود گیرد.
- برترین کارها آن است که نفس را به انجامش اکراه کنی.
- مرگ نیک ترین نگهبان است.
- رؤیای چیزی، مصاحبت اوست.
- اندکی که دوام کند، از زیاده ای که ملال آورد، نیکوتر است.
- اگر مرد را خصلتی نیک بود، چشم انتظار دیگر خصائلش باشید.
- همنشین پادشاه چون کسی است که بر شیر سوار است، دیگران بدو رشک همی برند و او خود خطر مقام خویش را بیش از دیگران داند.
هر چند مرا مقام در فلک الافلاک بود، در آتش شوق تربت او دیده ام گریان است آن کس را که گامی در روضه ی او نهد، گام بر بال فرشتگان نیز بچشمم کوچک آید.
مؤلف کتاب گوید: محمد، مشهور به بهاء الدین عاملی را عزم جزم شد که در نجف اشرف کفشگاهی برای زایران حرم مقدس بسازد و بر آن این دو بیت را که خاطر ضعیف آن را پرداخته است برنویسد:
آنک افق مبین است که بچشم تو می آید، به تواضع سجده کن و رو بر خاک نه. آنک طور سیناست، چشم فرو انداز و آنک حرم عزت است، موزه از پای بر کن.
سخنان زیر، شایسته ی آن است که با کلک نور بر سیمای حور نوشته آید:
- آن کسی که نفس خویش گرامی دارد، درهم و دینارش را خوار شمارد.
- آن کس که راه رهروان در پیش گیرد، از لغزش مصون ماند.
- کسی که پندی حق است، آزاده است.
- آن کس را که اندکی از توجه خود ویژه ی تو کند، تمامی سیاست را ویژه کن.
- آن کس که آهستگی پیشه کند، بآنچه خواهد رسد.
- خشمناکی به خواری پوزش نیارزد.
- هیچ چیز، دانش را، چون سپردن آن بکسان در خوردانش حفظ نکند.
- بسا عطا که خطا بود و بسا عنایت که جنایت محسوب شود.
- اگر شمشیر نبود، ستم بالا گیرد.
- راستی اگر نقش شود، صورت شیری دارد و دروغ اگر نقش گردد، صورت روباهی.
- اگر آن کس که نمی داند، ساکت ماند، اختلاف بپایان رسد.
- آن کس که امور را بسنجد، پوشیده ها را نیز داند.
- آن کس که شنیدن کلمه ی را تاب نیاورد، کلماتی را باید شنود.
- آن کس که بنفس خود عیب جوید، بپاکیش همت کرده.
- آن کن به غایت خشنودی رسیده است، بایستی غایت ناخشنودی را منتظر بود.
- آن کس که عزت دنیا را با پادشاه شریک بود، خواری آخرت را با او شریک است.
- تهیدستی، هوشمند را از بیان دلیل خویش باز میدارد.
- بیماری زندان جسم است و غم، زندان روح.
- آنچه شادمان کند، نبودش غم آرد.
- زمانه، پند دهنده ترین معلمان است.
- آن کس که پیش از دیگران به فتنه شتابد، در گریز بی آزرم تر از ایشان بود.
- مرگ بر آرزوها همی خندد.
- هدیه، بلاهای دنیاوی را میراند و صدقه بلاهای عقبائی را.
- آزاده، اگر طمع ورزد، برده است و برده اگر خرسند بود، آزاده است.
- فرصت، زود از دست شود و دیر بدست آید.
- مردمان طعمه های روزگاراند.
- زبان حجمی اندک و گناهی بزرگ دارد.
- روز دادگری بر ظالم سخت تر از روز ستم بر مظلوم است.
- همنشینی سنگین دلان چو نان تب روان است.
- سگی براه نیکوتر از شیری خفته است.
- اگر با دیوانه ای تمام درگیر شوی، نیکوتر از آن است که با نیمه دیوانه ای.
- شود که بازار یاقوت به زمانی فرود گیرد.
- پیروی کن و بدعت مگذار.
- آن کس را که بی نیاز از تو در بزرگداشتت می کوشد، جانب دار.
- با تکیه بر پادزهری که داری، زهر منوش.
- از آن کسان مباش که آشکارا ابلیس را لعن همی کنند، و پنهانی دوستش دارند.
- با بردباران به سبکسری همنشینی مکن و با سفیهان بردباری.
- دوست تو آن است که با تو راست گوید نه آنکه دروغت را راست شمارد.
- در خیر اسراف نیست چنانکه در اسراف خیر.
شکوفه ی بادام بنا، تو بر تمامی شکوفه ها پیشی داری روزگار چنانت نکو داشته است که گوئی لبخندی بر دهان دنیایی.
و بیت اخیر از آن ابی الطیب است در مدح سیف الدوله.
شعر زیر را برخی از آن شیخ ابو علی سینا دانسته اند و برخی از آن علی بن مسکویه
اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
نشاط و عیش بباغ بقا توانی کرد
و گر بآب ریاضت برآوری غسلی
همه کدورت دل را صفا توانی کرد
زمنزلات هوس گر برون نهی قدمی
نزول در حرم کبریا توانی کرد
و گر زهستی خود بگذری یقین میدان
که عرش و فرش و فلک زیرپا توانی کرد
ولیکن این عمل رهروان چالاک است
تو نازنین جهانی، کجا توانی کرد؟
نه دست و پای امل را فرو توانی بست
نه رنگ و بوی جهان را رها توانی کرد
چو بوعلی ببر از خلق و گوشه ای بنشین
مگر که خوی دل از خلق واتوانی کرد
به سرجام جم آنگه نظر توانی کرد
که خاک میکده کحل بصر توانی کرد
گدائی در میخانه طرفه اکسیری است
گر این عمل بکنی، خاک زر توانی کرد
به عزم مرحله ی عشق پیش نه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد
تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون
کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
هر آن کس که بر کام گیتی نهد دل
به نزدیک اهل خرد نیست عاقل
چو نقد بقا نیست در جیب هستی
ز دامان او دست امید بگسل
روان است پیوسته از شهر هستی
به ملک عدم از پی هم قوافل
به صد آرزو رفت عمر گرامی
نشد آرزوی دل از دهر حاصل
ندانم چه مقصود داری زدنیا
که گشتی مقید بدام شواغل
اگر میل کسب کمالات و همی
حریم ضمیر ترا گشت شاغل
همان گیر کز فیض فضل الهی
شدی بهرمند از فنون فضائل
باصناف آداب گشتی مؤدب
بدانش مقدم شدی در محافل
به قانون مشائیان بر مقاصد
اقامت نمودی صنوف دلائل
زفرط توجه به سوی مبادی
چو اشراقیان کشف کردی مسائل
چه حاصل که از صوب تحقیق دوری
به نزدیک دانا به چندین مراحل
ندارد خبر فکر کوتاه بینت
ز ماهیت مبتدا در اوایل
ضمیر تو ظاهر پرست است ورنه
چرا کرد در فعل اضمار فاعل
معلل به اعراض نفسی است فعلت
که گشتی از آن جوهر فرد غافل
زاقسام اعراض در فن حکمت
جز اغراض نفسانیت نیست حاصل
تأمل در ابطال دور و تسلسل
نهاده است در پای عقلت سلاسل
اگر قامت همتت را در این ره
شود خلعت خاص توفیق شامل
نگردد سراپرده چرخ و انجم
میان تو و کعبه ی اصل حائل
نشینی طربناک در بزم وحدت
بشویی غبار غم کثرت از دل
شوی سرخوش از جام توحید و گوئی
تخلصت من سجن تلک الهیاکل
خدایا به آن شمع جمع نبوت
که روشن به نور وی است این مشاعل
به شاهی که او در نماز ایستاده
تصدق نموده است خاتم به سائل
به نور دل پاک زهرای ازهر
که در عصمت اوست آیات نازل
به روشندلان سپهر امامت
علیهم من الله شح الفضائل
به حسن دل افروز خوبان دلکش
به آه جگر سوز عشاق بیدل
که از لجه ی بحر کثرت دلم را
به عون عنایت رسانی به ساحل
زسرچشمه ی وحدتم لب کنی تر
که شد بر من از تشنگی کار مشکل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: عبدالسلام، شاعر معروف به دیک الجن، در سن بیش از هفتاد سال در سال ۲۳۵ هجری قمری درگذشت. او کنیز و غلامی بسیار زیبا داشت که به شدت به آنها عشق ورزید. روزی آنها را در حالتی نزدیک به هم دید و در نتیجه، هر دو را کشت و خاکسترشان را با هم مخلوط کرد تا از آن دو کوزه شراب بسازد. او در هنگام نوشیدن شراب، به یاد آنها اشعاری میسرود و از آنها یاد میکرد.
این داستان به مفاهیم عمیق عشق و وفاداری میپردازد و چندین نکته حکمتآمیز را درباره انسانیت، پرهیزگاری، دوستی و دنیا بیان میکند. به عنوان مثال، بر اهمیت عفو، رازهای نفس و مرگ به عنوان نگهبانی خوب تأکید میکند.
در انتها، به شعرها و مضامین عرفانی اشاره میشود که در آنها به معنی واقعی زندگی و پرهیز از وسوسههای دنیوی پرداخته شده است. این اشعار بر قدرت دوست داشتن، علم و فضائل انسانی تأکید میکنند و توصیههای گرانبهایی برای رسیدن به کمال و سعادت در زندگی فراهم میآورند.
هوش مصنوعی: شاعر معروفی به نام دیک الجن وجود داشت که عبدالسلام نام داشت و در سال 235 هجری قمری با بیش از هفتاد سال سن درگذشت. او کنیزکی و غلامی بسیار زیبا داشت و به شدت به آنها علاقهمند بود.
هوش مصنوعی: روزی آن دو را در یک بستر دیدند و آنها را کشتند و سوزاندند. سپس خاکسترهایشان را برداشتند و با گل ترکیب کردند و از آن دو کوزه شراب درست کردند.
هوش مصنوعی: او زمانی که به نوشیدن مشروب مشغول میشد، دو کوزه را در اطراف خود قرار میداد و گاهی هم کوزه خاکستر کنیزک را میبوسید و چیزی میخواند.
هوش مصنوعی: ای چهره زیبا که مرگ تو را از من گرفت و سرنوشت بد خود را به دست تو سپرد. با اینکه بارها لبان تو را از آب محبت پر کرده بودم، اکنون زمین را با خون تو آبیاری کردم.
هوش مصنوعی: گاه به کوزهای که از خاکستر غلام ساخته شده بود، بوسهای میزد و میخواند:
هوش مصنوعی: من او را بوسه می زنم، زیرا او بر من لطفی دارد. دل من کاملاً متعلق به اوست. پس از مرگ، همیشه او را به شکل بهترین خواب دیدهام. و از آن زمان، اشک هایم به خاطر حسرت بر روی قبرش جاری است.
هوش مصنوعی: خوشروئی عامل ایجاد دوستیهاست.
هوش مصنوعی: هر زمان که بر دشمنی پیروز شوی، باید قدردان این فرصت باشی و او را ببخشی.
هوش مصنوعی: بهترین نوع خودداری، آن است که به طور نامحسوس خود را کنترل کنیم و کمتر به نمایش بگذاریم.
هوش مصنوعی: عملی که به صورت مستحب انجام میشود اما به واجب آسیبی برساند، نمیتواند موجب نزدیکی به خداوند گردد.
هوش مصنوعی: مال متعلق به خواستهها و تمایلات درونی انسان است.
هوش مصنوعی: هر بار که فردی نفسی میکشد، یک قدم به سوی مرگش نزدیکتر میشود.
هوش مصنوعی: کسی که مهربان و آرام باشد، دوستان بیشتری پیدا میکند.
هوش مصنوعی: هر ظرفی که چیزی در آن قرار داده شود، تنگتر میشود. اما ظرف دانش اینگونه نیست؛ هرچه به آن بیفزایند، بزرگتر و وسیعتر میشود.
هوش مصنوعی: از خداوند بپرهیز، حتی اگر پرهیز تو کم باشد. بین خود و او حائل و مانعی قرار بده، هرچند که آن مانع نازک و ضعیف باشد.
هوش مصنوعی: هر چه تواناییها افزایش یابد، حرص و علاقه به مسائل زودگذر کاهش مییابد.
هوش مصنوعی: بهترین کارها آنهایی هستند که برای انجامشان خود را مجبور میکنی، حتی اگر نفستان تمایلی به انجام آن نداشته باشد.
هوش مصنوعی: مرگ بهترین حافظ و نگهدارنده است.
هوش مصنوعی: رؤیای یک چیز، به معنای همراهی و همنشینی با آن است.
هوش مصنوعی: مدة کوتاهی که موجب خوشحالی شود، بهتر از یک زمان طولانی است که خسته کننده باشد.
هوش مصنوعی: اگر مردی دارای یک ویژگی خوب باشد، میتوانید انتظار داشته باشید که ویژگیهای خوب دیگری هم در او وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: دوستی که در کنار پادشاه است، مانند کسی است که بر روی شیر سوار شده؛ دیگران به او حسادت میکنند و خود او نیز از خطرهای مقام و موقعیتش بیشتر از دیگران آگاه است.
هوش مصنوعی: هر چند من به مقام و مرتبهای بلند در آسمانها دست یافتهام، اما احساس شدیدی از عشق به خاک او در من ایجاد شده است. کسی که قدم به سرزمین او بگذارد، انگار که بر بالهای فرشتگان گام گذاشته است، در نظر من کوچک و ناچیز به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: نویسنده کتاب بیان میکند که محمد، که به بهاء الدین عاملی معروف است، تصمیم قاطعی گرفته که در نجف اشرف یک محل کفشگذاری برای زائران حرم مقدس بسازد و بر روی آن دو بیت شعر که در خاطرش مانده است، بنویسید.
هوش مصنوعی: این افق روشن و گستردهای است که به چشمان تو دیده میشود. در برابر آن تواضع کن و پیشانیات را بر خاک بگذار. آن کوه طور سینا است، چشمانت را ببند و آن جایی که شان و عظمت وجود دارد، از پاهایت دور کن.
هوش مصنوعی: کسی که به خودش ارج مینهد، پول و داراییهایش را بیاهمیت میداند.
هوش مصنوعی: کسی که راهپیمایی دیگران را دنبال کند، از خطا و اشتباه در امان میماند.
هوش مصنوعی: کسی که به حقایق درست و واقعیتها پایبند باشد، فردی آزاده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که کمی از توجه خود را به تو معطوف کند، باید تمام سیاستهایش را به تو اختصاص دهد.
هوش مصنوعی: کسی که با آرامش و صبر پیش برود، به خواستههایش دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: عصبانیت هرگز ارزش آن را ندارد که انسان را خجالت زده کند.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی به اندازهی به اشتراک گذاشتن دانش با دیگران، آن را در ذهن انسان نگه نمیدارد.
هوش مصنوعی: بسیاری از بخششها ممکن است نادرست باشند و بسیاری از نعمتها ممکن است به عنوان ظلم تلقی شوند.
هوش مصنوعی: اگر شمشیر وجود نداشت، ظلم و ستم افزایش مییافت.
هوش مصنوعی: اگر راست گفته شود، جلوهای همچون شیر دارد و اگر دروغ گفته شود، جلوهای مانند روباه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر کسی که اطلاعاتی ندارد، سکوت کند، اختلافات به پایان خواهد رسید.
هوش مصنوعی: کسی که توانایی ارزیابی مسائل را دارد، به رازها و نکات پنهان نیز آگاه است.
هوش مصنوعی: کسی که نمیتواند واژهای را بشنود، باید دیگر واژهها را بشنود.
هوش مصنوعی: کسی که به عیوب خود توجه کند و آنها را بررسی کند، در واقع در تلاش است تا خود را بهتر و پاکتر کند.
هوش مصنوعی: وقتی به اوج خوشحالی میرسیم، باید آماده باشیم که ممکن است زمان ناخوشحالی هم فرابرسد.
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی دنیایی خود به دنبال افتخار و مقام در کنار پادشاهی باشد، در آخرت نیز به ذلت و خاری مبتلا خواهد شد.
هوش مصنوعی: فقر، انسان را از بیان دلایل و انگیزههای خود باز میدارد.
هوش مصنوعی: بیماری جسمی مانند حبس و محدودیتی برای بدن است، در حالی که احساس غم و ناراحتی، به نوعی حبس روح و احساسات ما میباشد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که باعث شادی ما میشود، در صورت نبودش به ما غم میآورد.
هوش مصنوعی: زمانه، بهترین و آموزنده ترین معلم است.
هوش مصنوعی: کسی که قبل از دیگران به دعوا و جنجال میپردازد، در فرار از آن وضعیت بیپروا تر از دیگران است.
هوش مصنوعی: مرگ به آرزوها میخندد.
هوش مصنوعی: هدیه دادن مشکلات و سختیهای دنیوی را از بین میبرد و صدقه دادن مشکلات و سختیهای آخرتی را.
هوش مصنوعی: آزاده اگر به چیزی طمع کند، در واقع خود را به بند کشیده است و برعکس، اگر کسی که در بند است خوشحال و راضی باشد، میتواند در درون خود احساس آزادی کند.
هوش مصنوعی: فرصتها به سرعت از بین میروند و به دست آوردن دوبارهی آنها زمانبر است.
هوش مصنوعی: مردم تحت تأثیر شرایط و تغییرات زمانه قرار دارند.
هوش مصنوعی: زبان ممکن است از نظر حجم کوچک باشد، اما میتواند پیامدهای بزرگی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: روز عدالتخواهی برای ظالم، دشوارتر از روزی است که مظلوم در معرض ستم قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: همنشینی کسانی که دل سنگین دارند، مانند نانی است که در حال پختن است و بخار میزند.
هوش مصنوعی: سگی بهتر از یک شیر خوابیده است.
هوش مصنوعی: بهتر است که با فردی کاملاً دیوانه روبرو شوی تا با کسی که فقط در برخی جنبهها از عقلش خارج شده است.
هوش مصنوعی: امیدواریم که بازار یاقوت دچار کاهش قیمت شود.
هوش مصنوعی: از دستورالعملها پیروی کن و سعی نکن کار جدیدی انجام بدهی.
هوش مصنوعی: کسی که برای بزرگداشت تو تلاش میکند و به تو نیازی ندارد، حامی و دوست توست.
هوش مصنوعی: با اتکا به ضدّ زهر خود، زهر مرا نخور.
هوش مصنوعی: از کسانی نباش که به طور علنی ابلیس را نفرین میکنند، اما در خفا به او محبت میورزند.
هوش مصنوعی: با افرادی که بیحساب و کتاب هستند، همصحبتی نکن و با افراد نادان، صبر و تحمل نداشته باش.
هوش مصنوعی: دوست واقعی کسی است که با تو صادق بوده و حقیقت را به تو میگوید، نه کسی که به دروغهای تو اهمیت دهد و آنها را تایید کند.
هوش مصنوعی: در کارهای خوب زیادهروی نیست، ولی در زیادهروی هیچ نیکی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: شکوفههای بادام، تو از همه شکوفهها جلوتر هستی. روزگار طوری با تو رفتار کرده که گویی لبخندی بر لبهای جهان نشسته است.
هوش مصنوعی: این بیت آخر از ابی الطیب به ستایش سیفالدوله پرداخته است.
هوش مصنوعی: برخی از افراد بر این باورند که شعر زیر متعلق به شیخ ابو علی سینا است و برخی دیگر آن را به علی بن مسکویه نسبت دادهاند.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی دل را از غمهای دنیوی جدا کنی، میتوانی در باغی از خوشی و شادمانی زندگی کنی.
هوش مصنوعی: اگر با تلاش و کوشش خود، دل را شستوشو دهی، میتوانی تمام کدورتها و ناخالصیهای آن را پاکسازی کنی و به صفایی دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از وسوسهها و خواستههای نفسانی خود فاصله بگیری و گامی به جلو برداری، میتوانی به مقام و مرتبهای عالی و با عظمت دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر از قید و بندهای دنیوی و مسائل مادی گذر کنی، مطمئن باش که میتوانی به بالاترین درجات و دنیای وسیعتری دست یابی.
هوش مصنوعی: اما این کار از عهده رهروان پرتحرک برمیآید، تو که در این دنیای نازنین قرار داری، چگونه میتوانی چنین کاری کنی؟
هوش مصنوعی: نه میتوانی محدودیتهای فردی را به کلی از بین ببری و نه میتوانی زیباییها و ویژگیهای جهان را ترک کنی.
هوش مصنوعی: وقتی مانند بوعلی سینا از مردم دور شوی و در مکانی تنها بنشینی، شاید بتوانی از ویژگیهای درونی خود آگاهتر شوی و بر احساسات و نگرشهایت تسلط پیدا کنی.
هوش مصنوعی: وقتی میتوانی به جام جم بنگری و دنیای رازهایش را ببینی که به سراغ میکده بروی و با خاک آن چشمانت را تزیین کنی.
هوش مصنوعی: در میخانه، درخواست و خواهش کردن چیزی ویژه و ارزشمند است؛ اگر این کار را انجام دهی، میتوانی خاک را به طلا تبدیل کنی.
هوش مصنوعی: با اراده به سوی عشق گام بردار، که اگر بخواهی میتوانی از این سفر بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: تو که از دنیای طبیعت خارج نمیشوی، چگونه میتوانی به جاده حقیقت راه یابی؟
هوش مصنوعی: زیبایی محبوب بدون پوشش و پنهانی است، اما برای اینکه بتوانی به او نگاه کنی، باید غبار و موانع را کنار بگذاری.
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش را به خواستههای دنیوی بسپارد و برای آنها اهمیت قائل شود، به لحاظ عقل و خرد نزد اهل دانایی عاقل به حساب نمیآید.
هوش مصنوعی: اگر چیزی از زندگی واقعی در دسترس نیست، دیگر به امید او دلبسته نباش.
هوش مصنوعی: زندگی به طور مداوم از دنیای وجود به سرزمین عدم در حال حرکت است و این سفر مانند کاروانهایی است که به ترتیب و پیوسته در حال حرکت هستند.
هوش مصنوعی: عمر گرانبهایم با countless آرزوها سپری شد، اما هیچکدام از آرزوهای دلم در این دنیا محقق نشد.
هوش مصنوعی: نمیدانم منظورت از زندگی چیست که خودت را درگیر کارها کردهای و آزادیات را از دست دادهای.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به کمالات و فضایل دست پیدا کنی و حریم درونت برای تو اهمیت پیدا کند، باید تلاش کنی و مشغول فعالیت باشی.
هوش مصنوعی: همان را نگهدار که به لطف خداوند، از خوبیها و فضائل بهرهمند شدهای.
هوش مصنوعی: در بین اصناف و گروههای مختلف آداب را یاد گرفتی و به خاطر ادبت در محافل و مجالس مورد توجه قرار گرفتی.
هوش مصنوعی: با استفاده از روشهای مشائیان، در اهداف خود ثابت قدم ماندهای و دلیلهای مختلفی ارائه دادهای.
هوش مصنوعی: به خاطر شدت توجه به اصول و مبانی، مانند کسانی که به نور حقیقت میرسند، مسائلی را کشف کردی.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که از تحقیق و جستجو دوری کنیم، در حالی که دانا و آگاه در چندین مرحله از ما پیشتر است؟
هوش مصنوعی: افکار محدود تو نمیتوانند طبیعت اصلی آغاز چیزها را درک کنند.
هوش مصنوعی: ضمیر تو به ظواهر توجه دارد و در غیر این صورت، چرا در فعل، فاعل را مخفی کرده است؟
هوش مصنوعی: عملی که انجام میدهی به خاطر این است که درون خودت را از آن جوهر اصلی غافل کردهای.
هوش مصنوعی: در رشته حکمت تنها نتایج و مقاصد مربوط به خواستهها و نیازهای شخصی وجود دارد و هیچ چیز دیگری از آن برنمیخیزد.
هوش مصنوعی: تفکر و دقت در رد کردن دور باطل و تسلسل، باعث شده است که عقل تو مانند زنجیرهایی در بند بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر عزم و ارادهات را در این مسیر جزم کنی، موفقیت ویژهای نصیبت خواهد شد.
هوش مصنوعی: سراپرده آسمان و ستارهها نمیتواند مانع تو و خانهی کعبه که اصل و اساس است، شود.
هوش مصنوعی: در یک جشن شاد و دلانگیز با هم بودن، غم و اندوه را از قلبت دور کن و پاکش کن.
هوش مصنوعی: به شدت خوشحال و شاداب از نوشیدن شراب توحید هستی و گویی نام مستعار تو همان زندان این مجسمههاست.
هوش مصنوعی: خدایا، به نور آن شمعی که نماد پیامبری است و روشنایی بخش بسیاری از مشعلها و روشناییها، دعا میکنم.
هوش مصنوعی: به شخصی که در حال نماز خواندن است، نزدیک شدم و حلقهای را به دست نیازمندی دادم.
هوش مصنوعی: به روشنی دل پاک حضرت زهرای مطهر که بر اساس عصمت او، آیات الهی نازل شده است.
هوش مصنوعی: در آسمان امامت، نورانیان و روشندلان با فضیلتهای بینظیر خود شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: زیبایی دلانگیز دلبرانی که دلها را روشنی میبخشند، در کنار درد و آهی که عاشقان بیدرد به دل دارند، با هم در این عالم نمایان است.
هوش مصنوعی: من از عمق دریاهای وسیع و پیچیدهی دنیا وغرور و مشکلاتش خستهام و از تو درخواست دارم که با مهربانی و کمکت میسر کنی که به آرامش و امنیت ساحل برسم.
هوش مصنوعی: از سرچشمه ی واحدی که من از آن مینوشم، اگر تو کمی فاصله بگیری، من از شدت تشنگی به مشکل میافتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.