ای ز کویت ره گذر بسته
غیرتت بر نظاره در بسته
دسته دسته ز گلشن آمده گل
پیش رخسار تو کمر بسته
نشود خسته تا به تیر نظر
بر جمالت حیا سپر بسته
بر جبینت ز شرم نظاره
قطره قطره گهر عرق بسته
همه شب آسمان بچندین چشم
بر سراپای تو نظر بسته
میگشاید دلت ز نالهٔ ما
بر دعا زان در اثر بسته
جذبهٔ عشق در دل حسنت
عاشقانرا ره سفر بسته
غم تو دل گشاست ز آنرو دل
در اندیشهٔ دگر بسته
تا بکوی توفیض یافته راه
خدمتت را بجان کمر بسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر عروسی چو گنج سر بسته
زیر زلفش کلید زر بسته
ای لبت حقهٔ گهر بسته
دهنت شور در شکر بسته
طوطیان خط تو پیش شکر
بال بگشاده و کمر بسته
خطت از پستهٔ تو بر رستهٔ است
[...]
ای فلک پیش تو کمر بسته
دولتت دست چرخ بر بسته
نو عروسان خلد گیسوها
به سر نیزه تو بر بسته
گرد شبرنگ موکبت به نبرد
[...]
خود تو خانه ایست در بسته
بر تو آن عاریه است و بربسته
بندگی را همه کمر بسته
دیده از ما سیواک بر بسته
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.