گر کشم بر رخ دریا مژة پرخون را
غوطهها در عرق شرم دهم جیحون را
عجب از جاذبة عشق که از یکرنگی
طوق لیلی نکند سلسلة مجنون را
رتبة کوهکن این بس که کشیدست بدوش
در وفا یک دو قدم غاشیة گلگون را
بلد راه جنون نقش پی مجنون است
خضر از ره نبرد گمشدة هامون را
خونبها یافت کسی کاب دم تیغ تو خورد
این هوس تشنه به خون کرده دل پر خون را
همچو پروانه به گرد سر خود گرداند
شعلة آه دل سوختهام گردون را
ظاهرم آینه صورت باطن شده است
شاهد حال درون ساختهام بیرون را
طرفه نعمالبدلی یافته خم جا دارد
که فراموش کند صحبت افلاطون را
این همه نکتة سر بسته که در نامة تست
هم تو فیّاض مگر فهم کنی مضمون را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و پیچیده خود درباره عشق و جنون میپردازد. او از تصویری خیالانگیز استفاده میکند که در آن دریا و جیحون به نماد شرم و عشق تبدیل میشوند. عشق را به جاذبهای میداند که به سادگی نمیتوان از آن رها شد و به یکرنگی در عشق اشاره میکند. همچنین به وفاداری و تلاش در روابط انسانی میپردازد و از جنون و اشتیاقی که در دل دارد ابراز ناامیدی میکند. شاعر از درون خود، تصور و حالاتی را ایجاد میکند که نشاندهنده پیچیدگیهای روحی و عاطفیاش است. در نهایت، او به فراوانی معانی و نکات نهفته در نامهها و آثار دیگران اشاره دارد و از خواننده میخواهد که عمیقتر به آنها بیندیشد.
هوش مصنوعی: اگر من مژهای از خون را بر چهره دریا بکشم، جیحون را در عرق شرم غوطهور میکنم.
هوش مصنوعی: عشق واقعاً شگفتانگیز است، زیرا حتی یکدلی و صداقت لیلی نمیتواند زنجیرهایی که مجنون را به خود کشیده، از بین ببرد.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که ارزش و مقام کارگری که در کشت و کار کوهستانی مشغول است، به خاطر زحمتی است که برای وفاداری و عشق خود به انجام کار یا هدفش میکشد. او با هر قدمی که برمیدارد، به زیبایی و شکوهی میرسد که همانند رنگی گلگون به نظر میرسد. یعنی تلاش و کوشش او نه تنها به نتیجهای خوب منجر میشود، بلکه زیبایی و جذابیت نیز به همراه دارد.
هوش مصنوعی: آن که به دنبال راه جنون است، همان نقشی است که مجنون بر زمین میکشد. خضر نیز از راهی که بر او رفته، نمیتواند گمشده هامون را بیابد.
هوش مصنوعی: کسی به خاطر جراحتی که از تیغ تو خورده، طلب دیه کرده است. این اشتیاقی که به خون دارد، دلش را پر از غم و اندوه کرده است.
هوش مصنوعی: مانند پروانهای که دور شمع میچرخد، آتش دل سوختهام را به گرد چرخش آسمان میافکنم.
هوش مصنوعی: ظاهر من مانند آینهایست که باطن و درونم را نشان میدهد. من حال و احوال درونیام را به گونهای در بیرون به نمایش گذاشتهام.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که فردی چنان چیز ارزشمندی به دست آورده است که به آسانی میتواند یاد صحبتهای فلسفی و عمیق افلاطون را فراموش کند. به عبارتی دیگر، وقتی که کسی به نعمتی بزرگ دست مییابد، ممکن است مسائل و مباحث قبلی را از خاطر ببرد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که در نامهای که نوشته شده، نکات زیادی وجود دارد که به صورت پنهان بیان شدهاند. اگر تو فردی با بصیرت و دانش باشی، میتوانی معنای عمیق و اصلی آن نکات را درک کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طاقت بار ملامت نبود گردون را
وین شرف شیفتگان راست نه هر مادون را
من دل سوخته با این همه خامان چه کنم
نافه را بوی بود نی جگر پر خون را
ماه تا روی مبارک به کسی بنماید
[...]
مالک المک شوم چون ز جنون هامون را
در روش غاشیه بردوش نهم مجنون را
گر نه آیینهٔ روی تو برابر باشد
آه من تیره کند آینهٔ گردون را
گر تصرف نکند عشوهٔ خوبان در دل
[...]
شد ز زنجیر فزون شور جنون مجنون را
موج بال و پر رفتار شود جیحون را
گل ابری چه قدر آب ز دریا گیرد؟
نکند دیده سبکبار دل پر خون را
گوشه عافیتی صافدلان را کافی است
[...]
خبر از حی مگر آورده کسی مجنون را
که گشوده بره قافله جوی خون را
از پی پرسش دل سلسله موئی آمد
تا که زنجیر فرستاد دگر مجنون را
گریه از کشته شدن نیست از آن میگریم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.