هوا خوش است و حریفان باغ دوشادوش
خوش است خوردن می با نوای نوشانوش
به جیب غنچه فشاند دم صبا پیغام
به گوش گل رسد از عالم نسیم سروش
نسیم گل نتواند قدم به راه نهاد
ز بس که میبرد آواز بلبلان از هوش
حواس گشته لطیف آن قدر که در گلزار
صدای خندة گل تند میخورد بر گوش
که کرده است معطّر مشام غنچه به باغ!
که نوعروس چمن باز کرده است آغوش
به نیش ناله کند عندلیب فصّادی
که هست در رگ گلزار خون گل در جوش
نمی ز روغن گل تا به جام گلشن هست
چراغ نالة بلبل نمیشود خاموش
چو گل گشاده گریبان نمیتوان بودن
همان بهست که باشی چو غنچه چسبان پوش
گذشت فصل بهار و نماند گل فیّاض
بیا که در غم بلبل برآوریم خروش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وزیر شاه بدیدار پهلوان برغوش
گرفت و داد بپیمان دوستی دل و هوش
بموسم گل و بلبل زجام و بلبله کرد
شراب گلگون از دست گلعذاران نوش
همه سعادت دستور شاه سعدالملک
[...]
ز دست مدعیان یک زمانکی شبِ دوش
شرابکی دو سه در خدمتت نکردم نوش
به روزگار شبی دیگر اتفاق افتد
که پای بوس تو حاصل کنیم و دست آغوش
بر آتش جگرم ریز یک دم آب وصال
[...]
دو هفتهٔ دگر از بوی باد مشک فروش
شود چو باغ بهشت این زمین دیبا پوش
درخت غنچه کند، غنچه پیرهن بدرد
به وقت صبح چو مرغان برآورند خروش
شود چو روی فلک پرستاره روی زمین
[...]
چو جام لعل تو نوشم کجا بماند هوش
چو مست چشم تو گردم مرا که دارد گوش
منم غلام تو ور زانک از من آزادی
مرا بکوزه کشان شرابخانه فروش
ببوی آنک زخمخانه کوزه ئی یابم
[...]
چه گفت با تو شنیدی رباب و عود به گوش
ز کس مترس و به بانگ بلند باده بنوش
سروش عاطفت از نو نوید رحمت داد
معاشران همه دادند بوسه بر سر و روش
به خواب شیخ حرم دید دوش مستی را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.