خویش را بر آب و بر آیینه تا اظهار کرد
آب را آتش زد و آینه را گلزار کرد
مژده چشمِ دل براهِ مصرِ خواهش را که باز
اینک آن آشوب کنعان روی در بازار کرد
عمرها آسوده بودم در شکر خواب عدم
فتنة چشم تو زین خواب خوشم بیدار کرد
چون تل خاکستری کاید به پیش راه سیل
گریة من آسمان را با زمین هموار کرد
شب که زخم ناوکش پی در پیم دل مینواخت
ز آن میان تیری که رد شد سخت بر من کار کرد
ناشکیبایی چه بر جانم غم آسان کرده بود
صبر بر من عاقبت این کار را دشوار کرد
بیثباتیهای نازت آه را از پا فکند
سرگرانیهای چشمت ناله را بیمار کرد
یارب آسان کن به گوشش نالههای تیشه را
آنکه کوه بیستون را بر دل من بار کرد
دشمنیهای کم فیّاض سدّ ره نبود
هر چه با من کرد آخر یاری آن یار کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه فروردین جهانرا از در دیدار کرد
ابر فروردین زمین را پر بت فرخارکرد
باد گویی نافه های تبتستان بردرید
باغ گویی کاروان شوشتر آوار کرد
گلبن سرخ آستین صد ره پر یاقوت کرد
[...]
آن همه دعوی که اول عقل دعوی دار کرد
دید چون رویت به عجز خویشتن اقرار کرد
رنج بیداری شبهای غم روشن نبود
خفته بودم پیش ازین، هجر توام بیدار کرد
سجه گر زنار شد بر مشکن، ای پرهیزگار
[...]
حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد
چون رخ خوب تو دید از کعبه استغفار کرد
وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون
بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد
باغبان تا کرد تشبیه دهانش غنچه را
[...]
باز شمعم خانه روشن، کوری اغیار کرد
عاقبت دود چراغ شب نشینان کار کرد
صد هزاران عاشق گل گشت و کس آهی نزد
مدعی از زخم خاری شکوه بسیار کرد
در سر بازار حسنش گل خریداری نیافت
[...]
شمع، دوش از ناله من گریه بسیار کرد
غالبا سوز دل من در دل او کار کرد
حال دل می داند آن شوخ و تغافل می کند
این سزای آنکه سر عشق را اظهار کرد
ناله من این همه زان ماه خوش رفتار نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.