گنجور

 
فیاض لاهیجی

تا نکتة رنگینِ ادا جوش برآورد

خون در رگ اندیشة ما جوش برآورد

ناپختگیی داشت جنون پیشتر از ما

این باده به خمخانة ما جوش برآورد

هر موی جدا بر تنم آراسته باغی است

یاد تو ز هر موی جدا جوش برآورد

پیغام تو هر موی من از داغ برآراست

شاخ گلم از باد صبا جوش برآورد

با آنکه ز کافرمنشی زخم نخوردم

خونم ز مزار شهدا جوش برآورد

بی‌تابم و آتش به ته پای ندارم

این دیگ ندانم ز کجا جوش برآورد!

با آنکه نخوردم ز کسی نیش، چو فیّاض

خون گله‌ام از مژه‌ها جوش برآورد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode