موسی اگر ندارد تاب نگاه دوست
گستاخ گو مرو به سوی جلوهگاه دوست
با خون صد شهید به میزان برابرست
خونی که صرف آبله گردد به راه دوست
ناز سپیدهدم چه کشم، چون برآمدست
خورشید من ز مشرق زلف سیاه دوست
روز جزا اگر طلب خون خود کنم
عالم بود گواه من و من گواه دوست
فیّاض جرم بیگنهی قاتل تو شد
روز جزا بس است همین عذرخواه دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جود تو ز لذت بخشش سوال جوی
وی عفو تو ز غایت رحمت پناه دوست
بیم و امید بنده ز رد و قبول تست
یک شهر خواه دشمن من گیر خواه دوست
تا سوی تگنای دلم یافت راه دوست
آن دل که توبه دوست بدی شد گناه دوست
یکشب نرفت بر سر کویم به رسم یاد
روزی نکرد در دل ریشم نگاه دوست
چون در دلم نشست چرا ننگرد در او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.