گنجور

 
 
 
مجد همگر

تا سوی تگنای دلم یافت راه دوست

آن دل که توبه دوست بدی شد گناه دوست

یکشب نرفت بر سر کویم به رسم یاد

روزی نکرد در دل ریشم نگاه دوست

چون در دلم نشست چرا ننگرد در او

[...]

فیاض لاهیجی

موسی اگر ندارد تاب نگاه دوست

گستاخ گو مرو به سوی جلوه‌گاه دوست

با خون صد شهید به میزان برابرست

خونی که صرف آبله گردد به راه دوست

ناز سپیده‌دم چه کشم، چون برآمدست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه