برفروزد جان و تن با آنکه داغ دل یکیست
بینوایان را چراغ خانه و محفل یکیست
لطف فرما ناوکی هر جا فرود آید خوشست
قدر تیر غمزهات در دیده و در دل یکیست
دشمنیهای دو عالم با من از بیداد اوست
گرچه صد شمشیر بر سر میخورم قاتل یکیست
نخل عشرت در دل من بار حسرت میدهد
هر چه میکارم درین در گشته ده حاصل یکیست
رحمت عام تو هرگز شامل فیّاض نیست
آخر این بیدل هم از یاران پا در گل، یکیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من لبالب آروز، لیک آرزوی دل یکیست
عالمی پر از شهید و غمزه قاتل یکیست
خواه سوی کعبه رو خواهی ره بتخانه گیر
کوی عشق است این به هر جا میروی منزل یکیست
نه ز هجران خسته دل گردیم نی از وصل خوش
[...]
در سر کوی وفا عشاق را منزل یکیست
گر کم و بیشت تخم معرفت حاصل یکیست
کن گذر در قتلگاه عشق او بنگر به خون
هر قدم بس کشتهها افتاده و قاتل یکیست
ناله گوناگون گر از دل میرسد نبود عجب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.