آزار داری ای یار زیرا که یک زمستان
بگذشت و کس نیامدروزی زمانه زین در
روزی بدین درازی ما از تو جسته دوری
کز تو خطایی آمد، وان از تو بودمنکر
ما با هزار دستان خو داشتیم آنجا
بیداد کرد و بیشی زاغ سیه بدین در
تو تنگدل نگشتی بازاغ بد نکردی
بنشستی و ببری خوش با چنان ستمگر
چون در میان باغت دامی بگستریدند
بازاغ درفتادی ناگه به دامت اندر
از تو خطایی آمداز ماخطایی آمد
شایدکه هر دو گشتیم اندرخطا برابر
از باغ زاغ گم شد ،آمدهزار دستان
اکنون گرفت باید کار گذشته از سر
امروز ما و شادی امروز ما و رامش
درزیر هر درختی عیشی کنیم دیگر
بادوستان یکدل با مطربان چابک
باریدکان زیبا با ساقیان دلبر
دلجوی ساقیانی شیرین سخن که مارا
از کف دهنده باده و ز لب دهنده شکر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به رابطهای میان معشوق و عاشق اشاره دارد که در آن عاشق از دوری معشوق گلایه میکند. شاعر از زمستانی میگوید که بدون آمدن معشوق گذشته و این دوری ناشی از خطاهای هر دو طرف است. عاشق به یاد روزهای خوشی در باغ میافتد که زاغهای سیاهی در آن به ظلم و ستم پرداختهاند. او به معشوق میگوید که با وجود سختیها و دلتنگیها، هنوز هم میتوانند لحظات خوشی را با دوستان و مطربان تجربه کنند و از زندگی لذت ببرند. در نهایت، شاعر پیشنهاد میدهد که باید کارهای گذشته را فراموش کرده و به شادی و خوشیهای حال توجه کنند.
هوش مصنوعی: ای دوست، تو را آزار میدهم، چون یک زمستان طولانی گذشت و هیچکس برای دیدار نیامد. این روزگار، بر من سخت گذشته است.
هوش مصنوعی: روزی ما به مدت طولانی از تو دور بودیم، چون از تو اشتباهی رخ داد و این انکار از طرف تو بود.
هوش مصنوعی: ما عادت کرده بودیم که با وجود هزاران مشکل در آنجا به زندگی خود ادامه دهیم، اما ناگهان بلایی به سرمان آمد و مثل زاغ سیاه که در آنجا پرواز میکند، وضعیت بدی برایمان پیش آمد.
هوش مصنوعی: تو که دلگیر نشدی و بدی نکردی، در حالی که نشستهای و با کسی که ظلم میکند خوش میگذرانید.
هوش مصنوعی: وقتی در میان باغ تو، دام را پهن کردند، ناگهان مرغی در دام تو افتاد.
هوش مصنوعی: اگر از تو اشتباهی سر زده باشد یا از من، ممکن است هر دو ما در اشتباه بوده باشیم.
هوش مصنوعی: از باغی که زاغ در آن گم شده، هزاران دست به کار آمدهاند و اکنون باید دوباره به کارهایی که قبلاً انجام شده، رسیدگی کرد.
هوش مصنوعی: امروز را شاد زندگی کنیم و در زیر هر درختی خوش بگذرانیم و از زندگی لذت ببریم.
هوش مصنوعی: دوستانی که یکدل و همراهند، با موزیکدانان زودبازده، شبی خنک و زیبا را با پرستاران دلربا میگذرانند.
هوش مصنوعی: دلجویانی با زبانی شیرین، که میخواهند ما را با نوشیدن شراب و طعم شیرین لبهایشان خوشحال کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در
رویی چو بوستانی از آب آسمان تر
باز این چه رستخیزست این خود کجا درآمد
این را که ره نمودست از بهر فتنه ایدر
ای دوستان یکدل، دل باز شد ز دستم
[...]
آذر فرو زو می خور شاها بماه آذر
آیین ماه آذر بوی می است و آذر
باد ابد رد مانده دشمنت چون کمانه
بگذار شادمانه صدا ور مزدو آذر
یک بخشش تو کردن بار دویست گردون
[...]
آن دلفریب دلکش و آن دلربای دلبر
با صد هزار کشی خندان درآمد از در
تنبول کرده آن بت تنبول کرده پیدا
سی و دو نار دانه در نار دانش اندر
تا کیمیای حسنش کرده ست لعل درش
[...]
فرخنده باد و میمون این مجلس منور
بر شهریار گیتی شاهنشه مظفر
شاهی کجا رسیدست از همت بلندش
تختش به هفت گردون عدلش به هفت کشور
اَسْلاف را به عدلش جاه است تا به آدم
[...]
دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر
آن سدره مقدس آن عدن روح پرور
آن بارگاه ملت وان تختگاه دولت
آن روی هفت عالم وانچشم هفت کشور
هر کوچه جویباری محکم بمهر عصمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.