آنکه از عشق و طرب منع دل ما می کرد
گل رخسار تو ای کاش تماشا می کرد
هر که میدید گل روی تو در طرف چمن
کی نظر برگل و برلاله حمرا میکرد
یار اگر پرده گشا از رخ زیبا میشد
خلق را از نگهی واله و شیدا می کرد
دل دیوانه سپردم به پری رخساری
همچو مجنون که دل اندر سر لیلا میکرد
شور سودا زدگان بود ز زنجیر جنون
دل چو یاد سر آن زلف چلیپا میکرد
سالها بود ز مژگان گهرا فشان اشراق
دل چو آتشکده و دیده چو دریا می کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.