محفل افروز ازل غیر رخ یار نبود
پرتو عشق به هر کوچه و بازار نبود
وادی طور تجلی ز رخ یار نداشت
موسی از شوق نظر طالب دیدار نبود
حسن یکتای ازل پرده پندار نداشت
کار بر اهل نظر اینهمه دشوار نبود
آفتاب رخ معشوق جهانتاب نگشت
عکس او در دل هر ذره نمودار نبود
میل شکرشکنی طوطی هر نطق نداشت
روبرو یک صنم آینه رخسار نبود
گردش چشم بتان غمزه مستانه نداشت
عاشقان را خبر از نشئهٔ سرشار نبود
معبد شیخ و برهمن حرم و دیر و کنشت
دام تزویر و ریا سبحه و زنار نبود
کلک اشراق گهر سنج دُر اسرار است
در جهان هیچ کسش محرم اسرار نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.