سزد ای شام چرخ تیره وش! وقتی سحر گردی
نه هر شام و سحر، ای تیره گردون تیره تر گردی
چه ظلم است؟ این مدام آسایش آسودگان خواهی
پی آزردن آزردگان شام و سحر گردی!
چه عدل است؟ این به کام نیک بختان نوش آشامی!
سپس اندر به جان، زشت اختران را نیشتر گردی!
چه لازم؟ خلقت خوش طلعان و تیره اقبالان
که بی خود باعث ترجیح این بر آن دگر گردی
همانا تا رهم زاندوه وضع زشت این گیتی
سزد ای چشم نابینا شوی، ای گوش، کر گردی!
گناهت ای کبوتر چیست، زین رو آفرینندت؟
که بهر قوت بازی! خیره، در خون غوطه ور گردی؟
تو هم جان داری و حیوان حی این گوسفند آخر!
چه باعث گشته قوت جان حیوان دگر گردی؟
چه نیکو گرده طاوس، افسر شاهان شدش شهپر
تو ای حیوان چه بد کردی؟ که زیر بار خر گردی؟
به پاداش چه؟ ای منعم! به عشرت در سرابستان
ز غم وارسته در دریای نعمت، غوطه ور گردی؟
به جرم چیست ای مفلس، برای لقمه روزی
سحر از در درآئی و بهر سو در بدر گردی؟
تو ای طفل دو ساله مرده، گردون با مشقت ها
چه مقصد داشت آوردت که ناآورده برگردی؟
به جز رنج ز مادر زادن و رنجوری و مردن
نه خیری از جهان بینی، نه از عالم خبر گردی؟
چه انصاف است این؟ ای دهخدا، دهقان به صد زحمت
به پا شد تخم و در آخر، تو ارباب ثمر گردی؟
چه نازی ای توانگر؟ بر خود و بر ضرب دست خود
به زور بازوی مزدوریان،ارباب زر گردی؟
بریزی خون سرخ فوجی، ای سردار سربازان
که خود در سینه شامل، وصله سرخ هنر گردی؟
کنی پاک از زمین نام و نشان فوجی از انسان
که خود نامی شوی یا از نشانی مفتخر گردی!
بپا از گردش چرخ است این دنیای نازیبا
سزد زین ناستوده گردشت، ای چرخ برگردی!
از این زیر و زبر گردی و بنیان و بن ای گردون
من آن خواهم که از بنیان و پی، زیر و زبر گردی
چرا ای بی سر و پا چرخ و دهر بی پدر مادر!
ز مادر مهربان تر دایه بر هر بی پدر گردی!
تو خود شرمنده گردی، ای زمانه از شبانروزت!
شب و روز ار که واقف از جنایات بشر گردی؟
بشر یک لکه ننگی است، اندر صفحه گیتی
سزد پاک ای زمین، زین دم بریده جانور گردی!
تو هم با «عنصری » شک نیست از یک عنصری عشقی
چرا او گرد زر گردید و تو گرد ضرر گردی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به انتقاد از نابرابریها و بیعدالتیهای اجتماعی و طبیعی در زندگی انسانها میپردازد. شاعر با بیان مصائبی که انسانها در زندگی تجربه میکنند، مانند درد و رنج ناشی از فقر، مشکلات مالی، و بیعدالتی، به چرخ فلک و گردش زمان اعتراض میکند که به نظر میرسد تنها موجب درد و رنج برخی و خوشبختی دیگران میشود. او از ظلمی که در حق افرادی با سرنوشتهای مختلف میشود، ابراز نارضایتی کرده و میپرسد که چرا خوبان و بدبختان باید چنین سرنوشتهای متفاوتی داشته باشند. در نهایت، شاعر با اشاره به بیرحمی و نداشتن انصاف در جهان، از چرخهی زندگی و زمان به شدت انتقاد میکند و به دنبال دلایل این نابرابریهاست.
هوش مصنوعی: ای شب، که چهرهات تیره و غمافزا است! شایسته است که وقتی سحر از راه میرسد، غم و تیرگیات بیشتر شود. نه هر شب و سحر، بلکه تو، ای آسمان تیره، به تیرهتر شدن ادامه ده!
هوش مصنوعی: این چه بیعدالتی است که همیشه در پی آرامش کسانی هستی که آسودهاند، در حالی که آرامش و آسایش کسانی را که در رنجاند، به هم میزنی، در صبح و شب؟
هوش مصنوعی: این چه عدل و انصاف است که خوشبختها شربتی شیرین مینوشند، در حالی که بدبختها با طعنه و زخم زبان روبهرو میشوند؟
هوش مصنوعی: چه نیازی است به خلق کسانی که خوش شانسی دارند و کسانی که بداقبال هستند، وقتی که تو بی دلیل باعث برتری یکی بر دیگری میشوی؟
هوش مصنوعی: برای رهایی از اندوه و زیبایی زشت این دنیا، بهتر است چشم تو بسته باشد و گوش تو نشنود.
هوش مصنوعی: ای کبوتر، گناه تو چیست که به خاطر آن تو را خلق کردهاند؟ برای اینکه فقط به خاطر قوت و نیرومندی خود در بازی، در خون غوطهور شوی؟
هوش مصنوعی: تو هم موجودی زنده و مانند این گوسفند که جان دارد! پس چه چیزی باعث شده که تو قدرت روحیات از آن حیوان بیشتر باشد؟
هوش مصنوعی: چه زیباست که طاووس، تاج شاهان شد، ولی تو ای حیوان چرا چنین کردی که به زیر بار خر افتادی؟
هوش مصنوعی: به خاطر چه چیزی؟ ای مهربان! در سراب، از غم رها شدهای، و در دریای نعمت غرق شدهای.
هوش مصنوعی: ای بیچاره، به خاطر چه چیزی به این شکل زحمت میکشی و برای به دست آوردن لقمهای صبحگاهی، از در بیرون میروی و در چهار سوی دنیا پرسه میزنی؟
هوش مصنوعی: ای کودک دو سالهای که از دنیا رفتهای، زندگی با تمام سختیها و زحماتش چه هدفی داشت که تو را به این دنیا آورد و حالا به این زودی میخواهی برگردی؟
هوش مصنوعی: غیر از درد و رنجی که از تولد، بیماری و مرگ میبریم، آیا هیچ خوبی از زندگی و دنیای اطراف میبینی یا از آن اطلاعی به دست میآوری؟
هوش مصنوعی: آیا این درست است که شخصی با زحمت و تلاش بسیار زمین را آماده کرده و بذر کاشته، اما در نهایت، دیگران از زحمات او بهرهمند شوند و خود او چیزی به دست نیاورد؟
هوش مصنوعی: چه زیبا و باوقار هستی، ای ثروتمند! آیا میدانی که با تکیه بر قدرت خود و کارگران زحمتکش، به فرمانروایی بر دنیای زر و سیم رسیدهای؟
هوش مصنوعی: ای سردار سربازان، خون سرخ این گروه را بریز، که تو خود با داشتن هنری شگفتانگیز درون خود، به یک هنر و قابلیت سرخ تبدیل میشوی.
هوش مصنوعی: از زمین آثار و نشانههای جمعی از انسانها را پاک کن، تا خودت به معروفیت و جایگاهی ارجمند دست یابی یا به خاطر نشانهات مورد احترام قرار بگیری!
هوش مصنوعی: این دنیا با تمام زیباییهایش در واقعیت ناپسند و ناسازگار است. بنابراین، باید مواظب باشیم چرا که ممکن است روزی چرخ زندگی به گونهای بچرخد که وضعیت ما تغییر کند و به زشتیها نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: از این نوسانات و بیثباتیهای زندگی، من خواستار آنم که از ریشه و بنیاد خود، این بینظمیها و تغییرات را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: چرا ای دوران و زمانه که بدون سر و سامان هستی! از مادر مهربانتر، نگران و دلسوز هر بیپدری هستی!
هوش مصنوعی: ای زمانه، تو خودت باید شرمنده باشی از گذران روزها و شبهایت! اگر شب و روز از جنایات و گناهان انسانها باخبر شوند، چگونه میتوانی دلخوش باشی؟
هوش مصنوعی: بشر در واقع یک عیب و لکه در روی زمین است و زمین شایسته است که از وجود او پاک شود و باید از این لحظه به بعد، به مانند یک موجود بیجان از او فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: شک نیست که تو و «عنصری» از یک طبیعت و روح هستید، اما چرا او به گرد طلا تبدیل شد و تو به دور ضرر و زیان افتادی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترا عار آیدار جز گرد مردی پر جگر گردی
کنون معروفی و فردا ازین معروفتر گردی
تو آن شاهی که اندر صید گرد شیر نر گردی
به میدان گر سالاران بازور و هنر گردی
به نام نیکو ودولت فریدون دگرگردی
[...]
ز خود در عشق چون پروانه باید بیخبر گردی
اگر خواهی شبی آن شمع را بر گرد سر گردی
برو ای ناصح بیدرد از جانم چه میخواهی
ره عشق است میترسم ز من سرگشتهتر گردی
به یک نظّاره او میفروشی هر دو عالم را
[...]
که گفت ای دل کز اسرار محبت باخبری گردی
گذاری نیکنامی و به قلاشی سمر گردی
که گفت ای دیده عمان باش و لؤلؤ در کنار آور
که گفت ای مردم دیده تو غواص گهر گردی
نمیکردی اگر خود را بآن باریکی ای گیسو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.