ماهرویا، رخ ز من پنهان مکن
چشم من از هجر خود گریان مکن
ز آرزوی روی خود زارم مدار
از فراق خود مرا بیجان مکن
از من مسکین مبر یکبارگی
من ندارم طاقت هجران، مکن
بیکسی را بیدل و بیجان مدار
مفلسی را بیسر و سامان مکن
گر گناهی کردهام از من مدان
خویشتن را گو، مرا تاوان مکن
هر چه آن کس در جهان با کس نکرد
با من بیچاره هر دم آن مکن
با عراقی غریب خسته دل
هر چه از جور و جفا بتوان مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساس درد و غم ناشی از جدایی و دوری از محبوب خود میپردازد. او از معشوق میخواهد که او را رها نکند و به خاطر هجرانش، غم و غصهای بر دلش نگذارد. شاعر درخواست میکند که در تنهایی و بیکسیاش، به او رحم کند و به یاد داشته باشد که این جدایی برایش طاقتفرسا است. همچنین از محبوب میخواهد که در قبال اشتباهاتش او را نبخشد و زیان نکند. در نهایت، شاعر از محبوب میخواهد که با او مانند دیگران رفتار نکند و به او جفا نرساند، زیرا او خود را در مقام یک فرد غریب و خسته دل میبیند.
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، لطفاً چهرهات را از من پنهان نکن و دلم را از غم جداییمان پر نکن.
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوی دیدن تو، ناراحت و بیقرارم. از دوریات مرا به حالت بیحالی نرسان.
هوش مصنوعی: ای خدایا، از من بیچاره رو برمگردان، چرا که من تحمل فراق و جدایی را ندارم.
هوش مصنوعی: تنهایی و بیپناهی کسی را نادیده نگیر و به کسی که در حال بیسامانی است، سختی و دشواری بیشتر نرسان.
هوش مصنوعی: اگر من اشتباهی کردهام، آن را به خودم نسبت نده و من را مجازات نکن.
هوش مصنوعی: هرچند دیگران به من آزار یا ستم میکنند، تو لطفا با من به همین شکل رفتار نکن.
هوش مصنوعی: با یک عراقی غریب و دلشکسته هر چه که میتوانی از ظلم و سختی انجام نده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
روی خوب خویش را پنهان مکن
دل به دست تست قصد جان مکن
حجرهٔ بیداد آبادان مخواه
خانهٔ صبر مرا ویران مکن
هر زمان گویی بریزم خون تو
[...]
چون گهر سنگیست چندین کان مکن
جز برای روی جانان جان مکن
ای ببرده دل تو قصد جان مکن
و آنچ من کردم تو جانا آن مکن
بنگر اندر درد من گر صاف نیست
درد خود مفرستم و درمان مکن
داد ایمان داد زلف کافرت
[...]
ای خدا این درد را درمان مکن
عاشقانرا بیسرو سامان مکن
درد عشق تو دوای جان ماست
جز بدردت درد ما درمان مکن
از غم خود جان ما را تازه دار
[...]
پیش مهمان جنگ با ایشان مکن
تلخکامی در بر مهمان مکن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.