ترک من دل بردن آئین می کند
بر من بیدل ستم زین می کند
گرد ماه از مشک خرمن می زند
مشک را بر ماه پرچین می کند
چشم مستش پرده ی جان می درد
کفر زلفش غارت دین می کند
عکس یاقوتش مذاق روح را
چون بشکر خنده شیرین می کند
یاری خط معنبر می دهد
پشتی مرغ جهان بین می کند
تا لب جان پاش مرجان پوش او
همنشین خط مشکین می کند
کفرش از اسلام پیدا می شود
معجز اندر سحر تضمین می کند
از نسیم لطف او هر دم دلش
مغز جان را عنبر آگین می کند
مهر خسارش امامی را ز چرخ
گرچه دامن پر ز پروین می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلفش اندر جور تلقین میکند
رخ پیاده حسن فرزین میکند
در رکابش حسن خواهد رفت اگر
اسب حسن این است کو زین میکند
بر کمالش خط نقصان میکشد
[...]
کافرست و غارت دین میکند
من نمیدانم چرا این میکند؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.