این تف عشق که اندر جگر زار من است
باد افزون که دوای دل بیمار من است
کوهکن کوه اگر از غم شیرین می کند
کندن جان به جهان از غم تو کار من است
سرخی روی شفق تیرگی چهره ی شب
ز اشک گلگون من [و] آه سیه سار من است
ناله ام نغمه ی عشق است و دلم مرغ سحر
سرو من قامت تو روی تو گلزار من است
بعد این سرّ غمت را نکنم فاش به دل
دل دیوانه کجا محرم اسرار من است؟
پرده از خون جگر بر در دل باید بست
تا نداند ز پس پرده که غمخوار من است
واجب آن است که با تیغ سکوتش ببریم
که زبان با تو ...ار من است
غم نه، گر خلق جهان دشمن جانم گردند
تا غم عشق تو ای دوست هوادار من است
از وجودم نگذارد اثری الهامی
این تف عشق که اندر جگر زار من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لعلِ سیرابِ به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدنِ او دادنِ جان کار من است
شرم از آن چشمِ سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردنِ او دید و در انکارِ من است
ساروان رَخت به دروازه مَبَر کان سرِ کو
[...]
در سراپردهٔ جان خانهٔ دلدار من است
گوشهٔ دیدهٔ من خلوت آن یار من است
تا که از نور جمالش نظرم روشن شد
هر کرا هست نظر عاشق دیدار من است
هر کجا ناله ای از غیب به گوش تو رسد
[...]
محتسب بر حذر از مستی سرشار من است
سنگ بگریزد از آن شیشه که در بار من است
آسمان مشتری جنس هنرها گردید
که دکان سوختنم گرمی بازار من است
از دهن غنچه صفت دست اگر بردارم
[...]
سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است
بی سرانجامی من خانه نگهدار من است
غیر، بیهوده، پی یار وفادار من است
نشود یار کسی اگر یار من است
شب به گوشت چو رسد نالهٔ مرغان اسیر
نالهٔ بیاثر از مرغ گرفتار من است
از غمش مردم و، گر شکوه کنم شرمم باد؛
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.