مرا دوستی کو که با دشمنم
بگوید که این نکته میدار یاد
که گر دادت اقبال دور فلک
ور ادبار ازو بهره ما فتاد
سپاس از خدای جهان آفرین
که هر شام آمد پس از بامداد
از ادباد و اقبال ما و شما
سپهر برین داد روزی بباد
چو خواهد گذشتن همان و همین
چرا غم خورم من چه باشی تو شاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که چندین سپه روی به ایران نهاد
کسی در جهان این ندارد بیاد
مرو را پدر نام گل شه نهاد
که خورشید رخ بود و حورا نژاد
پناه روانست دین و نهاد
کلید بهشت و ترازوی داد
بدین سان نهادش خداوند داد
بود تا بود هم بدین یک نهاد
به جائی که دشمن بود خواب یاد
مکن ور کنی سر دهی خود بباد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.