گنجور

 
ابن یمین

من ابن یمینم که چون طبع من

سخن را بدانش اساسی کند

نرانم سخن آنچنان گر کسی

که خواند دلم زو هراسی کند

اگر سامری بیند این ساحری

سخن وقف بر لا مساسی کند

ندارد ز شعرم کسی آگهی

که بر شعر غیرش قیاسی کند

من آنلحظه رنجم ز اشعار خویش

که تحسین آن ناشناسی کند