مرا فلک بمواعید میفریفت ولیک
از آن هزار یکی با رهی نکرد وفا
زمانه چند گهی در هوای بوک و مگر
غرور داده بامید ثم خیر مرا
چو زان غرور بجز رنج دل نشد حاصل
ملول گشت ز اصحاب منصب والا
بحسب حال خود اینک بصورت تضمین
بر اهل معرفت این بیت میکنم املا
مرا سخن ز مفاعیل و فاعلات بود
من از کجا سخن سر مملکت ز کجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ناامیدی و فریبهای زندگی اشاره میکند. او از وعدهها و امیدهای دروغین زمانه گلایه دارد و اشاره میکند که این امیدها تنها رنج و درد به دنبال داشتهاند. شاعر احساس میکند که دیگر از ارتباط با کسانی که در موقعیتهای بالای اجتماعی هستند، خسته شده و به سادگی درک نمیکند که چگونه میتواند درباره مسائل کشوری صحبت کند، در حالی که خود را در سردرگمی میبیند. این شعر نشاندهنده یأس و ناامیدی شاعر از وضعیت اجتماعی و سیاسی خود و جامعه است.
هوش مصنوعی: هوا و شرایط زندگی به من وعدههای شیرینی میداد، اما از بین هزاران وعده، تنها یکی از آنها به حقیقت نپیوست و حتی آن هم راهی به وفا نداشت.
هوش مصنوعی: زمانه گاهی در جستجوی خوشبختی به انسان امید میدهد، اما آیا این امید واقعاً به نفع او خواهد بود؟
هوش مصنوعی: از آن افتخار فقط رنج دل به دست آمد و باعث ناامیدیام از دوستان با مقام و جایگاه بالا شد.
هوش مصنوعی: بر اساس وضعیت خود، حالا این بیت را به کسانی که به معرفت علاقه دارند، به عنوان یک تضمین میگویم.
هوش مصنوعی: من فقط دربارهٔ قافیهها و ساختار شعر صحبت میکنم، اما از کجا باید دربارهٔ مسائل بزرگ کشور و حکومت صحبت کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.