آبحیاتست یا لبان که تو داری
چشمه نوشست یا دهان که تو داری
در نظرم آفتاب سایه نشین است
زیر کله روی دلستان که تو داری
پسته دهن بسته زان بود که ندارد
چربی و شیرینی زبان که تو داری
مایه سودای ماست شعر سیاهت
در بر نازک چو پرنیان که تو داری
حسن تو گنجیست شایگانی و زلفت
مار سر گنج شایگان که تو داری
با تو چنانم که در میان من و تو
موی نگنجد جز آن میان که تو داری
ابن یمین را چو تیر خاک نشین کرد
از کجی ابروی چون کمان که تو داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوبی میپردازد که شاعر به آن عشق ورزیده است. شاعر از ویژگیهای منحصر به فرد و دلانگیز محبوب خود زبان میزند و برای توصیف زیبایی او از تصاویری مانند آفتاب، چشمه، و گنج استفاده میکند. او عشق خود را با احساساتی عمیق بیان میکند و تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند به اندازه زیبایی محبوبش او را تحت تأثیر قرار دهد. در نهایت، شاعر به ابروهای محبوب اشاره میکند که مانند کمانی پر از قدرت و زیبایی است.
هوش مصنوعی: آیا زیبایی و شادابی تو به خاطر لبانت است، یا این که دهانت مانند سرچشمهای از نوشیدنی خوشمزه است؟
هوش مصنوعی: در نظر من، آفتاب در زیر سر تو قرار دارد و سایهنشینی میکند، در حالی که تو دارای دلانگیزی و زیبایی خاصی هستی.
هوش مصنوعی: پسته به خاطر اینکه چربی و شیرینی ندارد، دندانها را میبندد و نمیتواند چیزی بگوید، در حالی که تو این ویژگیها را داری.
هوش مصنوعی: شعر زیبای تو سبب شوق و عشق ماست، مانند پارچه نازک و لطیفی که در دستان توست.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند گنجی ارزشمند است و موهایت چون ماری است که بر این گنج میخزد.
هوش مصنوعی: من با تو چنان پیوستهام که هیچ چیز دیگری جز خودت نمیتواند فاصلهای بین ما ایجاد کند.
هوش مصنوعی: ابن یمین وقتی که بر خاک افتاده، به یاد ابروی کمانمانند تو میافتد و از این تشابه احساس خود را بیان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشمه نوش است این دهان که تو داری
آب حیاتست یا لبان که تو داری
در عجبم کان حدیثهای بزرگت
چون بدر آید از آن دهان که تو داری
از کله بس مشک برسمن که تو پاشی
[...]
دیده ی مور است، یا دهان که تو داری
پاره ی موی است، یا میان که تو داری
جز به سخن های دلفریب نشانی
می نتوان داد از آن، دهان که تو داری
چون تو بمیدان دل سوار بر آئی
[...]
مرکز عیش است آن دهان که تو داری
عمر دوباره است آن لبان که تو داری
از دل یاقوت آه سرد برآرد
این لب لعل گهرفشان که تو داری
خانه صبر مرا به آب رساند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.