چون ذره هوا میکند ای ماه ز هر سو
دلها بتو خورشید رخ غالیه گیسو
بی روی تو گل خار بود اهل خرد را
هر چند که در حسن کند جلوه بصد رو
دانی بچه رو ماه نو انگشت نمایست
ز آنروی که شد جفت چنان طاق دو ابرو
با چین سر زلف تو در بوی فروشی
دم جز بخطا می نزند نافه آهو
هر چند که لؤلؤش یکی حلقه بگوشست
چون سود بر آن باد بنا گوش تو پهلو
یکبار دگر آب شدی ز آتش آهم
لاله صفتی گر نبدی همدم لؤلؤ
هر صبح زنم کوی ترا آب ز دیده
تا زحمت گردت ندهد خاک سر کو
دریاب که بی هیچ سبب هندوی زلفت
از شوخی و غمازی آنغمزه جادو
زنجیر کشان برد دل ابن یمین را
وز طاق دو ابروش درآویخت به یک مو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نارنج چو دو کفهٔ سیمین ترازو
هردو ز زر سرخ طلی کرده برون سو
آکنده به کافور و گلاب خوش و لؤلؤ
وانگاه یکی زرگر زیرکدل جادو
بی روی تو گل خار بود اهل خرد را
هر چند که در حسن کند جلوه بصد رو
در ظلمت اسکندرم از حسرت لعلت
ماننده ی خواجو
گر تیر کشی از طرف غمزهٔ جادو
صد آه کشد از جگر سوخته آهو
خونم چو شود ریخته مستی کند آن چشم
از ریخته ذوق است و طرب در سر هندو
صد حسن به آن رخ تو به یک دفعه فروشی
[...]
از غصهٔ بیماری آن نرگس جادو
دوتاه شد آن حاجب افسونگر هندو
شمعیست جبین تو که از نور الاهی
آویخته از گوشهٔ محراب دو ابرو
اوصاف رخ لیلی و آوازهٔ مجنون
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.