ای رخ زیبای تو رشک سمن
بنده بالای تو سرو چمن
طره مشکین تو عنبر فشان
پسته شیرین تو شکر شکن
بر رخ زیبای تو خال سیاه
نقطه عنبر زده بر نسترن
طیره شد از گیسو و بالای تو
طره شمشاد و قد نارون
خنده شیرین تو گر نیستی
کس بچه داند که تو داری دهن
جز خط و رخسار تو هرگز که دید
نافه چین هاله مشک ختن
در تن سیمین تو سنگیست دل
ای بت سنگین دل سیمین بدن
تا دل شوریده ابن یمین
در خم زلفین تو دارد وطن
عاشق رخسار تو گشت آنچنانک
نیستش از عشق تو پروای تن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کشتیی بر آب و کشتیبانش باد
رفتن اندر وادیی یکسان نهاد
نه خله باید، نه باد انگیختن
نه ز کشتی بیم و نه ز آویختن
چرخ پنداری بخواهد شیفتن
زان همی پوشد لباس پر درن
شاخ را بنگر چو پشت دل شده
برگ را بنگر چو روی ممتحن
ابر آشفته برآمد وز دمن
[...]
این دل و جان طبیعت سنج را
یک زمان از می طریقت سنج کن
دوستان را بند گردان از وفا
ورنه باری از جفا دشمن من
چون نکردی یک زبانی لاله وار
ده زبانی نیز چون سوسن مکن
بد خوئی با هیچ کس هرگز مکن
[...]
آب بنمایم ز وهم خویشتن
رازها دانم بسی زین بیش من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.