گنجور

 
ابن یمین

چون نبات از شکر میگونش سر بر میزند

عقل پندارد که طوطی بر شکر پر میزند

چون رقم پیدا شود از مشک بر کافور او

شام پنداری سر از حبیب سحر بر میزند

عارض او زیر خوی از تاب می گوئی مگر

قطره شبنم هوا بر لاله تر میزند

همچو رویش آذر بتگر نیاراید بتی

طعنه هازین رو خلیل الله بر آذر میزند

دلبر سیمین ذقن بی زر زگوش خود سخن

گر همه در است همچون حلقه بر در میزند

میکند دلرا نصیحت در هوای او خرد

رای دیگر گیرد آن وین راه دیگر میزند

سرفتد در پای او خوشتر که بر دوشم بود

گردن اینک پیش تیغش مینهم گر میزند

وقت آن آمد که شادی روی بنماید از آنک

مدتی شد تا دلم با غم سرو بر میزند

عاقبت ابن یمین یابد گشایش از درش

چون بجای حلقه بر در روز و شب سر میزند

 
 
 
سید حسن غزنوی

صبح ملک از مشرق اقبال سر بر می زند

نور خورشیدش علم بر چرخ اخضر می زند

هر نفس گردون غرامتهای دیگر می کشد

هر زمان دولت بشارتهای دیگر می زند

آسمان روی زمین را حسن جنت می دهد

[...]

امامی هروی

شاه انجم چون ز برج جدی سر برمی‌زند

شدت سرما دم از تأثیر اختر می‌زند

در سر گیتی سحاب از برف چادر می‌کشد

در رخ گردون غمام از برق خنجر می‌زند

فرش گیتی را بخار از یشم تزئین می‌دهد

[...]

سلمان ساوجی

چشم مخمور تو مستان را به هم بر می‌زند

شور عشقت، عاشقان را حلقه بر در می‌زند

دل همی نالد چو چنگ عشق تیز آهنگ او

در دل عشاق هر دم راه دیگر می‌زند

چشم عیارت به قصد خون خلقی، دم به دم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
خیالی بخارایی

ترک چشمت بی‌سپاه حُسن خنجر می‌زند

تا هنوز از جانب رویت چه سر بر می‌زند

دل که محبوس است بی‌روی تو در زندان غم

می‌گشاید چون خیال عارضت در می‌زند

ساغر می می‌زند بر شیشهٔ تزویر سنگ

[...]

صائب تبریزی

با دهان خشک هرکس خندهٔ تر می‌زند

ساغر تبخاله‌اش پهلو به کوثر می‌زند

سیر چشمان را نسازد تنگدستی دربه‌در

حلقه خود را از تهی چشمی به هر در می‌زند

می‌کند خاکسترم در لامکان پرواز و شوق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه