نگار من همه آیین دلبری دارد
ولی زعاشق بیچاره دل بری دارد
لبش به بوسه گر اب حسات می بخشد
به غمزه شیوه ی جور و ستمگری دارد
چنانکه در رخ او آیت ید بیضاست
فریب نرگس او سحر سامری دارد
چو من رقیب گر آشفته و پریشان است
عجب مدار که او چشم بر پری دارد
خیال روی بتان می پرستد ابن حسام
مگر طریق و ره و رسم آزری دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم، که شکوه ز بیداد دلبری دارد؛
ستمکشی است که یار ستمگری دارد
بآن درخت، زیان یا رب از خزان مرساد؛
که زیر سایه ی خود، مرغ بی پری دارد!
ز شوق، دل چو کبوتر طپد بسینه مگر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.