به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق
بنوش جام مروّق به یاد لعل رفیق
بیار ساقی گلرخ می خمار شکن
به بوی مشک و صفای گلاب و رنگ عقیق
صفای دل می صافیست بار ها گفتم
ولی چه سود که صوفی نمی کند تصدیق
مجاز،قنطره ی راه اهل تحقیق است
هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق
چو یاد لعل تو در خاطرم خطور کند
به نکته خون بچکاند دلم به فکر دقیق
اسیر چاه زنخدان تست یوسف دل
مگر که زلف تواش برکند ز چاه عمیق
به یاد چشم تو چندان گریست ابن حسام
که گشت مردم چشمش در آب دیده غریق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارة عشق و یاد معشوق است. شاعر با اشاره به زیباییهای طبیعت و نوشیدن شراب، حالتی شاد و مست را تجسم میکند که در آن به یاد محبوبش است. او از ساقی میخواهد تا او را با خوشبویی گل و رنگ عقیق سرشار کند. شاعر بر این نکته تأکید میکند که دلنشینی و صفای دل، به راحتی درک نمیشود و صوفیها نیز نتوانستهاند به درستی این معنا را تصدیق کنند. همچنین، او به تأمل در عشق و یاد معشوق میپردازد و به این نتیجه میرسد که چشمان معشوقش چنان او را اسیر کرده که گریهاش به حدی است که دیگر نمیتواند خود را کنترل کند. در نهایت، تصویر یوسف و چاه زنخدان با اشاره به اسارت عشق، زیبایی و درد در عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: وقتی که وقت گل و شکوفه است، اگر شراب خوشبو و گوارایی در دست داری، از آن بنوش و یاد دوست خود را که مانند جواهر قرمز رنگ است، در خاطر داشته باش.
هوش مصنوعی: به میهمانی بیا و با خود شربت می بیاور که بوی خوش مشک و طراوت گل سرخ و رنگ زیبای سنگ عقیق را داشته باشد.
هوش مصنوعی: خوشی و پاکی دل به شراب خالص شبیه است و من بارها این را گفتهام، ولی چه فایده که عارفان و صوفیان این را نمیپذیرند.
هوش مصنوعی: برای اهل تحقیق، مجاز و تشبیهات مانند پلی هستند که به سوی حقیقت هدایت میکنند. بارها دربارهٔ این نکته تأکید کردهام.
هوش مصنوعی: وقتی یاد لبهای زیبایت به ذهنم خطور میکند، قلبم در فکر عمیق از عشق برایت به تپش میافتد و همچون قطرهای خون میچکد.
هوش مصنوعی: من در دام زیبایی و جذابیت گردن تو گرفتار شدهام، همچون یوسف که دلش در چاه عشق تو افتاده است، مگر اینکه تو زلفهای خود را از این چاه عمیق برکنی.
هوش مصنوعی: ابن حسام به قدری برای یاد تو اشک ریخت که چشمانش مانند دریا در آب غرق شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
همین شعر » بیت ۴
مجاز،قنطره ی راه اهل تحقیق است
هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق
فریفت یار شکربار من مرا به طریق
که شعر تازه بگو و بگیر جام عتیق
چه چاره آنچ بگوید ببایدم کردن
چگونه عاق شوم با حیات کان و عقیق
غلام ساقی خویشم شکار عشوه او
[...]
اگر تو جهد کنی با تو می رود توفیق
رفیقِ راه تو توفیق به علی التحقیق
اگر مشاهده خواهی برو مجاهده کش
به پایِ جهد میسّر شده ست قطعِ طریق
سفینه واسطه ی مَخلص است بی ملاّح
[...]
دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقیق
ولیک نیست مرا دولت و ترا توفیق
بکارگاه جمال تو در همی سازند
سمن ببوی بنفشه شکر برنگ عقیق
مدام مستم چون ریخت ساقی جنت
[...]
مقامِ امن و مِیِ بیغَش و رَفیقِ شَفیق
گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق
جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم
[...]
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق
قبای ارمک و پیراهن کتان دقیق
اگر بود فرجی در برش زهی توفیق
بغیر صوف و سقرلاط اینهمه هیچست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.