گنجور

 
نظام قاری

مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق

گرت مدام میسر شود زهی توفیق

در جواب او

قبای ارمک و پیراهن کتان دقیق

اگر بود فرجی در برش زهی توفیق

بغیر صوف و سقرلاط اینهمه هیچست

هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق

زرخت کهنه امید ثبات نو کردن

تصوریست که عقلش نمیکند تصدیق

بگاه جامه بریدن نشین بر خیاط

که وصله را بکمینند قاطعان طریق

چنان بحبر پر از موج سر فرو بردم

که عقل یافت تحیر در آنمقام عمیق

چه شیوه میکند از درج پر جواهر جیب

زعنبرینه لولوو دگمهای عمیق

اگر چه جامه روئی ندارم ایقاری

خوشست خاطرم از فکر اینخیال دقیق

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode