گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مجیرالدین بیلقانی

ابر آمد کز جود سرافراز شود

در بارد تا با کفت انباز شود

چون دست تو دید عزم آن می دارد

کز شرم کفت خجل خجل باز شود

حمیدالدین بلخی

در غارت مهرگان چو در باز شود

باشد که بسیم وزر زما باز شود

باباافضل کاشانی

هر گه که دلم با غمت انباز شود

صد در ز طرب بر رخ من باز شود

به زان نبود که جان فدای تو کنم

تیهو چو فدای باز شود باز شود

نجم‌الدین رازی

خوی سبعی ز نفست ار باز شود

مرغ روحت بآشیان باز شود

پس کر کس روح روسوی علو نهد

بر دست ملک نشیند و باز شود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه