دل جای در آن طره طرار گرفته
گنجشک مگر جا به بر مار گرفته
اشکم شده شنگرفی و روزم شده نیلی
تا آینه روی تو زنگار گرفته
گیسوی تواش راهزنی کرده که زاهد
تسبیح ز کف داده وزنار گرفته
در عاشقی آنکس که زیان کرده که باشد
کس دانه ای ار ریخته خروار گرفته
کس سیم و زر ار کرده تلف باده خریده
کس جان ودل ار داده ز کف یار گرفته
خرم دل آنکس که بهیک دست صراحی
با دست دگر طره دلدار گرفته
اقبال بلند است کسی را که چومنصور
از عشق تو جا بر زبر دار گرفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز همی بینمتان «بارگرفته»
وز بار گران جرم تن آزار گرفته
رخسارکتان گونهٔ دینار گرفته
زهدانکتان بچهٔ بسیار گرفته
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.