به پیش آتش چهر توزلف تو دود است
ز دود توست مرا دیده گریه آلود است
تو رابه معرکه حاجت به خود وجوشن نیست
که موی بر سر ودوش تو جوشن وخود است
رسم به وصل توهر چند زودتر دیر است
رهم ز هجر تو هر چند دیرتر زود است
اگر مرض ز تو باشد مراست به ز علاج
وگر زیان ز توآید مرا به از سود است
ز دردهجر عجب خشک گشته کام ولبم
عجب تر اینکه کنارم ز اشک چون روداست
مرا به عشق توجشنی است باده خون جگر
پیاله کاسه چشمم دل از فغان رود است
علاج درد فراق تورا به صبر کنند
ولی به پیش فراق تو صبر نابود است
اگر چه عهد شکستی ولی بلند اقبال
هنوز از تورضامند وبازخشنود است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز هر دوجهان، حضرت تو، مقصود است
که حضرتت به حقیقت، مقام محمود است
دریچه نظر و رهگذار خاطر من
جز از خیال تو، بر هرچه هست، مسدود است
اگر ز دل غرض توست صبر، معدوم است
[...]
شنیده ام که در این طارم زراندود است
خطی که عاقبت کار جمله محمود است
درآن مقامکه عرض جلال معبود است
غبار نیستی ماست آنچه موجود است
جهان بیجهتی قابل تعین نیست
به هرطرفکهاشارتکنیم محدود است
مشو محاسب غفلت به علم یکتایی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.