گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بلند اقبال

دل در برم دیوانه شد زنجیر زلف یار کو

کرد آن صنم ترسا مرا زنار کو زنار کو

گویند کز افغان من شب کس نخوابد ای عجب

کاندم که من از سوز دل زاری کنم بیدار کو

بیگاه وگه خونین دلم خواهد ز من دلدار را

دلدار کودلدار کودلدار کودلدار کو

گفتی به چشم مست خود تا دل ز هشیاران برد

در عهد چشم مست توهشیار کو هشیار کو

تا کی مرا در وصل خودامروز وفردا می کنی

تا بنگری از ما به هجر آثار کو آثار کو

زاهد زعشق روی توتا کی کندمنع دلم

تا بندمش برجای خود پابند کوافسار کو

ازحق بلنداقبال را پیوسته می باشدسخن

منصوری از نودر جهان گردیده پیدا دار کو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode