ای بت ماه روی مشکین مو
دل به چوگان زلف توچون گو
ای سنان قامت ای زره گیسو
تیر مژگانی وکمان ابرو
رستم داستان حسنی تو
نه خدایا که گشته ای بر زو
تا که روزی نشینیم به کنار
شه کنارم از اشک چشم چوجو
روز وشب در سراغ سروقدت
قمری آسا همی زنم کوکو
زدم از غم ز بس به زانو دست
پیل پا گشتم وشتر زانو
تا به وصلت شدم بلنداقبال
شهره شهر گشتم ازهر سو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت محبوبی است که شاعر به او دل باخته است. شاعر از ویژگیهای جذاب او مانند موهای مشکین، زلفهای دلربا و چشمان زیبایش سخن میگوید. او عشق خود را به صورت تمثیلی به ورزش چوگان تشبیه میکند و از آرزو میکند که روزی در کنار محبوبش باشد. شاعر از اشک خود و عواطفش در مواجهه با این عشق، و همچنین از تأثیر عمیق این احساسات بر زندگیاش، نظیر مشهور شدن و خوشبختی، صحبت میکند. در نهایت، او به شدت به دنبال وصال محبوب است و از غم دوری او رنج میبرد.
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا با موهای سیاه، دل من مانند توپی است که در بازی چوگان در اختیار زلف تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: ای سنان، تو با قامتی چون نیزهای، موهایت مانند زرهای به زیبایی آراسته شده است، و تیر مژگانت و کمان ابرویت نشانی از قدرت و زیبایی توست.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که رستم، شخصیت معروف داستانهای ملی ایرانی، نه به خاطر خداوند، بلکه به خاطر یک ویژگی خاص یا داستانی منحصر به فرد به یاد آورده میشود. به عبارتی، او به خاطر ویژگیهای انسانی و داستانش شناخته میشود تا به خاطر تقدس یا الوهیت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که روزی را کنار پادشاه بگذرانیم، اشک چشمانم چه بیدلیل خواهد ریخت.
هوش مصنوعی: در تمام روز و شب به یاد قامت زیبایت مثل قمر بلنددم، نوا میزنم.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که دارم، به شدت به زانو افتادهام و مانند شتری زانوی خود را خم کردهام.
هوش مصنوعی: زمانی که به وصال تو رسیدم، در دل شهر به عنوان انسانی خوش شانس و مشهور شناخته شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون نهاد او پهند را نیکو
قید شد در پهند او آهو
مرد ملاح تیز اندک رو
راند بر باد کشتی اندر ژو
کس نباشد قمار دوست چو او
ز آن همه طایفه هموست همو
کس نگفته صفات مبدع هو
چند و چون و چرا چه و کی و کو
شمس دین ، ای ترا بهر نفسی
در جان کهن سعادت نو
ای زبانها بمدحت تو روان
وی روانها بطاعت تو گرو
بر گذشته موافق تو زچرخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.