گنجور

 
بلند اقبال

نه میل سیر گلشن نه تقاضای چمن دارم

که در بر سرو قدی لاله رخ نسرین بدن دارم

قمر دارد به سر سرو من و سرو چمن قمری

چمن دارد کجا کی این چنین سروی که من دارم

مشامم را معطر کرده است از طره مشکین

دگر حاجت نه بر عنبر نه بر مشک ختن دارم

دل این آشفته حالی را از آن آشفته مو دارد

من این شیرین کلامی را از آن شیرین دهن دارم

ز هندستان دگر در فارس نارد کاروان شکر

ز بس از آن لب شکرفشان بر لب سخن دارم

بدو گفتم که همچون یوسفی از حسن رخ گفت او

به چاه افتاد و من آن چاه را اندر ذقن دارم

بگفتم طره را در پیچ و تاب افکنده ای گفتا

به تدبیر دل دیوانه ات مشکین رسن دارم

وجودم آن چنان پر گشته از مهرت که پنداری

نه من هستم بجای خود تو را در پیرهن دارم

شنیدم قیمت یک بوسه از لب جان و دل کردی

بده بستان ز من کاین هر دو را بر کف ثمن دارم

بیا ساقی بیاور می به بانگ رود و چنگ و نی

چه بیم از عارف و عامی چه باک از مرد و زن دارم

بلند اقبال اگر گوید که اول باده بر من ده

بده کز شوق شعر اوست گر جانی به تن دارم

 
 
 
گلها برای اندروید
عطار

ازین کاری که من دارم نه جان دارم نه تن دارم

چون من من نیستم، آخر چرا گویم که من دارم

تن و جان محو شد از من، ز بهر آنکه تا هستم

حقیقت بهر دل دارم شریعت بهر تن دارم

همه عالم پر است از من ولی من در میان پنهان

[...]

امیرخسرو دهلوی

من این آه جگر سوز از دل پیمان شکن دارم

چرا از دیگری نالم که درد از خویشتن دارم

چه جای محنت ایوب و اندوه دل یعقوب

بلا اینست و بیماری و تنهایی که من دارم

گهی از دیده در رنجم، گه از دل در جگرخواری

[...]

حافظ

مرا عهدی‌ست با جانان که تا جان در بدن دارم

هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم

صفایِ خلوتِ خاطر از آن شمعِ چِگِل جویم

فروغِ چشم و نورِ دل از آن ماهِ خُتَن دارم

به کام و آرزویِ دل، چو دارم خلوتی حاصل

[...]

صائب

هزاران معنی پیچیده در زلف سخن دارم

سر زلف سخن بی چشم زخم امروز من دارم

سراپا جوهرم چون تیشه در شیرین زبانیها

عجب نبود سر پرخاش اگر با کوهکن دارم

عجب نبود شود گر تنگ شکر پرده گوشم

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه