تعالی الله زجانانی که دارم
ز جانان است این جانی که دارم
به سیر سرو بستانم چه حاجت
از این سرو خرامانی که دارم
به نور ماه وخورشیدم چه خواهش
از این شمع شبستانی که دارم
از آن ترسم که شهری را برد سیل
از این چشمان گریانی که دارم
عجب نی گر بسوزد خشک وتر را
زهجرت آه سوزانی که دارم
به من گفتی که چون بخت توآمد
من این برگشته مژگانی که دارم
بلند اقبال هم گوید ز زلفت
بود حال پریشانی که دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق اشاره میکند. او میگوید که تمام احساسات و وجودش تحت تأثیر جانانش است و به چیزهای دیگر نیازی ندارد. همچنین، از ترس و نگرانی خود درباره جدایی و مصائب ناشی از آن میگوید و احساس درد و سوزش ناشی از عشق را بیان میکند. شاعر به زیبایی معشوق نیز اشاره کرده و میگوید که بخت و اقبالش به خاطر وجود او شکل میگیرد. این شعر به نوعی احساسات عمیق و پیچیده عاشقانه را در قالب زیبا و عاطفی بیان میکند.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ است، زیرا این زندگیای که من دارم از محبوبم سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: نیازی به زیباییهای دیگر ندارم، زیرا آنچه که در کنارم هست، کافی و دلنشین است.
هوش مصنوعی: چرا از شمعی که در شبستان دارم خواستهای داشته باشم، وقتی نور ماه و خورشید در اختیارم هست؟
هوش مصنوعی: میترسم که به خاطر اشکهای زیاد من، خسارتی بزرگ به شهری بیفتد و آن را ویران کند.
هوش مصنوعی: عجب نیست اگر من از دلتنگی و دوری تو، به شدت متاثر شوم و احساساتی شوم که همه چیز را در آتش میسوزاند.
هوش مصنوعی: به من گفتی زمانی که قسمت خوب تو سر برسد، من این مژگان پلک را که به حالت ناراحتی دارم، تغییر خواهم داد.
هوش مصنوعی: خوش بختی و شانس هم میگوید که حال پریشانی که من دارم، به خاطر موهای تو است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.