خطخوبان هم،حریف طبع وحشتپیشه نیست
تخم شبنم، از رگگل، در طلسم ریشه نیست
پیریام، راه فنا، بر زندگی هموارکرد
بیستون عمر را، جز قامت خم، تیشه نیست
دستگاه معنی نازک، سخن را، پور است
جوهر این تیغ، جز پیچ و خم اندیشه نیست
پای در دامنکشیدن نشئهٔ جمعیت است
بادهٔ ما را، چو شبنم، احتیاج شیشه نیست
ساز هستی یک قلم آماده برق فناست
مشتخاشاکی،که نتوانسوختن، در بیشهنیست
آبگردیدیم، به هرگلکه چشمی دوخیتم
شبنم ما را، به غیر ز خودگدازی پیشه نیست
دل ز مقصد غافل و آنگاه لاف جستجو
شرمدار از معنی لفظی که در اندیشه نیست
پیکرخمگشته انشا میکند موی سفید
موج جوی شیر بیامداد آبتیشه نیست
از سرافتاده پا برجاست بنیادم چو شمع
نخل تسلیم مر غیرازتواضع ریشه نیست
بیدل از خویشان نمیباید اعانت خواستن
مومیایی چارهفرمای شکست شیشه نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به پوچی و زوال زندگی و تلاش انسان برای یافتن معنا و حقیقت میپردازد. شاعر بیان میکند که زندگی مانند خطی زیبا نیست و در برابر وحشتزایی که در طبیعت وجود دارد، ناتوان است. او از پیری و فنا سخن میگوید و میافزاید که زندگی فقط به شکل ظاهری و فیزیکی آن تا حدی مهم است. در این مسیر، اندیشه و تأمل اهمیت بیشتری دارند و زبان و واژهها بدون معنا و مفهوم عمیق نادرستاند.
شاعر به بیمقداری تلاشهای بیفایده، وابستگی به اجتماع و نیاز به چیزهایی که ارزش ندارند، انتقاد میکند. او به اهمیت حقیقت درون خود و پرهیز از ظاهرگرایی اشاره دارد و در نهایت، بر این نکته تأکید میکند که تنها از طریق تواضع و شناخت درون میتوان به فهم عمیقتری از زندگی دست یافت.
هوش مصنوعی: زیباییهای ظاهری نمیتوانند با روحیات و احساسات دردناک و عمیق در زندگی رقابت کنند. همچنین، زیبایی و لطافت موجود در شبنم به خودی خود نمیتواند از عمق و پیچیدگی ریشه و وجود گل نشأت بگیرد.
هوش مصنوعی: من پیر شدهام و راه زوال به زندگیام کاملاً معلوم است. در این بیستون عمر، تنها چیزی که باقی مانده، قامت خمیدهام و تیشهای است که نشاندهنده سختیها و رنجهاست.
هوش مصنوعی: سخن گفتن درباره معانی لطیف نیاز به دقت و ظرافت دارد، و مانند تیغی است که فقط در پیچ و خمهای اندیشه معنا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: در محیط شلوغ و پرجنب و جوش، حالت مستی و شادی ما مانند شبنم به طبیعت خود ادامه میدهد و نیازی به ظرف و شیشه برای نگهداری آن نیست.
هوش مصنوعی: زندگی مانند سازی است که در دست سرنوشت آمادهی نواختن است، اما ما همچون کاه و خاکستر هستیم که در آتش نابودی نمیسوزیم و در جنگل زندگی جایی نداریم.
هوش مصنوعی: ما در سفر خود به هر گل و گلی که نگاه میکردیم، شبنم ما را یادآوری میکرد که جز خودمان هیچ چیزی را رها نکردهایم و هیچکس در برابرمون نتوانسته است ما را فراموش کند.
هوش مصنوعی: دل از هدف اصلی غافل شده و در عوض در جستجوی کلمات و تعبیرات بیمحتوا به سخنرانیهای توخالی میپردازد، در حالی که مفهوم واقعی در ذهنش نیست و باید از این امر شرمنده باشد.
هوش مصنوعی: شخصی با موهای سفید و ظاهری خمیده به نظر میرسد که در حال نوشتن و خلق کردن است. همچون موجی در جویی که بینهایت و بیپایان جاریست. در اینجا، شباهت به ابزاری نظیر تیشه وجود ندارد، به این معنا که کار و عمل او بدون نیاز به ابزار و کمک اضافی انجام میشود.
هوش مصنوعی: پایه و اساس من همچون شمعی است که درخت خرما را به تکیهگاه خود تبدیل کرده و بدون فروتنی، ریشهای ندارم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که از نزدیکان و آشنایان نباید کمک خواست، چرا که مانند یک مومیایی که نمیتواند شیشه شکسته را ترمیم کند، آنها نیز قادر به حل مشکلات نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دل پر خون غبار لشکر اندیشه نیست
گرد را دست تصرف بر درون شیشه نیست
کار چون گویاست، بیکارست اظهار کمال
کوهکن را ترجمانی چون زبان تیشه نیست
محنت دنیا نمی گردد به گرد بیخودان
[...]
ابر زا از خصمی مژگان من اندیشه نیست
هیچ خصمی در جهان چون خصمی همپیشه نیست
شیشه در همچشمی دل سرزنشها میکشد
کانچه دل آماده دارد بهر ما در شیشه نیست
در دل ما سبز میخواهد تمنّا تخم خام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.