در دل پر خون غبار لشکر اندیشه نیست
گرد را دست تصرف بر درون شیشه نیست
کار چون گویاست، بیکارست اظهار کمال
کوهکن را ترجمانی چون زبان تیشه نیست
محنت دنیا نمی گردد به گرد بیخودان
هست سهم شیر حاضر، شیر اگر در بیشه نیست
می کند گرد یتیمی آب گوهر را زیاد
حسن بالا دست را از گرد خط اندیشه نیست
هر که خواهد گو برآرد گرد از بنیاد ما
این درخت خشک را دلبستگی با ریشه نیست
در دل ما ره ندارد عقل و تدبیرات او
عاشقان را جز پری در شیشه اندیشه نیست
به که صائب از خرابات فلک بیرون رویم
در خور این باده پر زور، اینجا شیشه نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی اندیشه و احساسات انسانی است. شاعر بیان میکند که در دل انسانها اندیشهای واقعی وجود ندارد و بسیاری از کارها در این دنیا بدون هدف و بیفایده است. او به توصیف مشکلات و دردهای دنیوی میپردازد و بر این نکته تأکید میکند که هیچ دارو و درمانی برای این دردها وجود ندارد. همچنین، شاعر به خودآگاهی و وابستگی انسان به احساسات پوچ اشاره میکند و در نهایت، از وضعیت خرابی و فساد در زندگی آدمها سخن میگوید. در کل، این شعر به نقد زندگی سطحی و بیمعنا میپردازد و خواننده را به تفکر عمیقتری دعوت میکند.
هوش مصنوعی: در دل پر از درد و رنج، فکر و اندیشهای وجود ندارد و نمیتوان بر درون شیشهای گرد و غبار را تاثیر گذاشت و آن را تغییر داد.
هوش مصنوعی: زمانی که کارها به وضوح بیان میشود، نیازی به نشان دادن مهارتهای یک سنگتراش نیست؛ زیرا زبان تیشه توانایی بیان ندارد.
هوش مصنوعی: مشکلات دنیا برای افراد ناآگاه به آسانی حل نمیشود. اگر شیر در جنگل نباشد، باز هم قسمت ویژهای از آن به دیگران تعلق میگیرد.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به این است که مشکلات و غمهای زندگی نمیتوانند باعث کاهش ارزش یا زیبایی حقیقی افراد شوند. به عبارت دیگر، شرایط سخت و ناپسند نمیتواند مانع بروز صفات نیکو و زیباییهای درونی انسانها شود. افرادی که در زندگی با چالشها یا یتیمی مواجه میشوند، هنوز هم میتوانند درخشان و با ارزش باقی بمانند، زیرا زیبایی و خوبی آنها از درون ناشی میشود و تحت تأثیر مشکلات قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد، میتواند این درخت خشک را از بنیاد خود بلند کند، اما وابستگی آن به ریشههایش نیست.
هوش مصنوعی: در دل ما جایی برای عقل و تفکر وجود ندارد و تنها چیزی که برای عاشقان باقی مانده، پری است که در شیشهی افکار آنها محبوس شده است.
هوش مصنوعی: بهتر است از میخانهی روزگار بیرون بیایم، چرا که اینجا نوشیدنیای درخور این بادهی پرتوان پیدا نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابر زا از خصمی مژگان من اندیشه نیست
هیچ خصمی در جهان چون خصمی همپیشه نیست
شیشه در همچشمی دل سرزنشها میکشد
کانچه دل آماده دارد بهر ما در شیشه نیست
در دل ما سبز میخواهد تمنّا تخم خام
[...]
خطخوبان هم،حریف طبع وحشتپیشه نیست
تخم شبنم، از رگگل، در طلسم ریشه نیست
پیریام، راه فنا، بر زندگی هموارکرد
بیستون عمر را، جز قامت خم، تیشه نیست
دستگاه معنی نازک، سخن را، پور است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.