ز خود رمیدن دل بسکه شوخیانگیز است
چو شبنم آبلهٔ ما شرار مهمیز است
دماغ منت عشرتکراست زین محفل
خوشم که خندهٔ مینای می نمکریز است
زجنبش مژه بر ضبط اشک می لرزم
که زخمهٔ رگ این ساز نشتر تیز است
کدام صبح که شامی نخفته در شغلش
صفای طینت امکان کدورتآمیز است
هزار سنگ شرر گشت و بال ناز افشاند
هنوز سعی گداز من آبروریز است
سر هوای اقامت درین چمن مفراز
بهوش باش که تیغ گذشتگی تیز است
به طبع سنگ فسردن شرار میبندد
هوای عالم آسودگی جنونخیز است
شکست ظرف حباب از محیط خالی نیست
ز خود تهی شده از هر چه هست لبریز است
دمیدهایم چو صبح از دم گرفتاری
غبار عالم پرواز ما قفسبیز است
کباب عافیتی، بگذر از هوس بیدل
دبیل صحت بیمار حسن پرهیز است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر چه باده فرح بخش و باد گُلبیز است
به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز است
صُراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام، فتنه انگیز است
در آستینِ مُرَقَّع، پیاله پنهان کن
[...]
قدم به طرف چمن نه که سبزه نوخیز است
شکوفه در قدم دوستان درم ریز است
مده به باد گرانمایه عمر بی باده
کنون که باده فرحبخش و باد گلبیز است
سرود مجلس تو صوت عندلیب بس است
[...]
کنون که خنجر بیداد یار خونریز است
کجاست مرد که بازار امتحان تیز است
دلم ز وعدهٔ شیرین لبی است در پرواز
که یاد کوهکنش به ز وصل پرویز است
ز من چه سرزدهای سرو نوش لب که دگر
[...]
عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
ولیک تیغ تغافل نه آنچنان تیز است
دلیریی که دلم کرد و میزند در صلح
به اعتماد نگههای رغبت آمیز است
مریض طفل مزاجند عاشقان ورنه
[...]
از آن ز شربت صلحم هوای پرهیز است
که آتش تب شوقم نه آن چنان تیز است
چو زلف باز کنی ناله خیزد از دل ها
که دام ما همه این طره ی دل آویز است
ز طره مشک به دامان کوهکن پاشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.