ز عریانی جنون ما نشد مغرور سامانی
توان دست از دو عالم برد اگر باشد گریبانی
مگر از خود روم تا اشکی وآهی به موج آید
که چون شبنم نیام سر تا قدم جز چشم حیرانی
چه سان زبر فلک عرض بلندیها دهد همت
که از کوتاهی این خیمه نتوان چید دامانی
ندانم از کدامین کوچه خیزد گرد من یا رب
نوای شوقم و گم کردهام ره در نیستانی
تبسم جلوهای چون صبح بگذشت ازکنار من
سراپایم نهان گردید در گرد نمکدانی
ز سوز دل تجلی منظر برقیست هر عضوم
چو مجمر دارم از یک شعله سامان چراغانی
ز قرب سایهٔ من میگدازد زهرهٔ راحت
تبی در استخوان دارم چو شیری در نیستانی
چنین کز هر بن مو انتظار چشم یعقوبم
پس از مردن تواند ریخت خاکم رنگ کنعانی
به زلف او شکست آمادهٔ حسرت دلی دارم
که عمری شد شکن میپرورد در سنبلستانی
به اسباب تعلق جمع نتوان یافت آسودن
دو عالم محو گردد تا رسد مژگان به مژگانی
هیولی ماند دهر و نقشی از پیکر نبست آخر
ز لفظ این معما برنیامد نام انسانی
اگر بیدل چوگل پایم ز دامن برنمیآید
ندارد کوتهی دست من از سیر گریبانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و احوال شاعری میپردازد که غرق در عشق و شوق است. شاعر از عریانی جنون خود صحبت میکند و میگوید که اگر قدرت از دو دنیا بگیرد، میتواند از آن جدا شود. او در تلاش است تا با احساسات خود ارتباط برقرار کند و در دنیای عشق پرآشوب خود، اشک و آه بیافریند. شاعر از زیباییهای عشق و تأثیر آن بر وجودش سخن میگوید و میبیند که دلش در آتش شوق میسوزد. در این احساسات، او به انتظار مینشیند و حسرت میخورد. همچنین اشاره میکند که عشق او به زلف محبوبش، حالتی از انتظار و دلباختگی به وجود آورده، و در نهایت، نشان میدهد که در این دو جهان، هیچ چیز جز عشق برای او معنا ندارد و به درک عمیقتری از انسانیت نمیرسد.
هوش مصنوعی: از شگفتی و دیوانگی ما هیچکس فریبخورده نمیشود. اگر بتوانی از هر دو جهان دست بکشی، آنگاه میتوانی دنیای جدیدی بسازی.
هوش مصنوعی: شاید باید از وجود خود بیرون بروم تا اشکی بریزم و آهی اجرا کنم، زیرا مانند قطرهی شبنم، تمام وجودم جز چشمانی پر از حیرت و شگفتی نیست.
هوش مصنوعی: چطور میتوان از آسمان وسعت بلندیها را خواست در حالی که به خاطر کوتاهی این خیمه، نمیتوان دامنش را گسترش داد؟
هوش مصنوعی: نمیدانم صدای شوق من از کدام کوچه به گوش میرسد و در این نیستان گم شدهام.
هوش مصنوعی: لبخند او همچون صبحی زیبا و درخشان، از کنارهام گذشت و تمام وجودم را در خود غرق کرد، گویی که در گرد و غبار نمکدانی پنهان شدم.
هوش مصنوعی: از شدت احساسات دردناک، هر یک از اعضای بدنم مانند مشعلی روشن و درخشان شده است؛ این حس را به گونهای دارم که انگار از یک شعله، تمام فضا را پر از نور و زیبایی کردهام.
هوش مصنوعی: زودی از وجود من چیزهایی زایل میشود، زیرا در وجودم احساس درد و ناراحتی عمیقی دارم، مانند شیری که در میان نیها زندانی شده و از گرفتاریاش ناراحت است.
هوش مصنوعی: من همچون یعقوب که در انتظار بازگشت یوسفش بود، منتظر هستم که موهایم مانند خاک کنعانی رنگی شود، حتی پس از مرگم.
هوش مصنوعی: من در حسرت زلف او دلی دارم که سالهاست به آرزوی آن زلف در میان گلها و زیباسراها بزرگ شده است.
هوش مصنوعی: آرامش در این دنیا و آن دنیا به وسایل و تعلقات مادی وابسته نیست. وقتی انسان از دلخوشیهای دنیوی دور شود، همه چیز محو میشود و فقط در آن زمان است که اشکها، با هدایت و آگاهی به هم میپیوندند.
هوش مصنوعی: جهان همچون مادهای خام باقی مانده و تنها اثری از شکل انسانی در آن دیده نمیشود. در نهایت، از این معما هیچ نامی از انسان به دست نیامده است.
هوش مصنوعی: اگر بیدل در حضورم نتواند به دامنم دست بزند، نشان میدهد که من از جاذبه و شور و شوق عمیق، دور نیستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی
به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
ایا خوشتر ز جان و دل! همه رنج دل و جانی
به رنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری
تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟
اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد
[...]
نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی
اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه گردونی
وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی
به آن زلفین شورانگیز مشک اندوده زنجیری
[...]
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
فرو شد آفتاب دین برآمد روز بیدینان
[...]
زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی
به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی
غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر
تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟
نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.