حیا را دستگاه خودپسندیهای طاقت کن
عرق در سعی ریز و صرف تعمیر خجالت کن
درین بحر آبرویی غیر ضبط خود نمیباشد
چو گوهر پای در دامن کش و سامان عزت کن
ندارد مغز تمکین از خیال میکشی بگذر
به بوی بادهای چون پنبهٔ مینا قناعت کن
به محرومی کشد تا کی گرانخیزی چو مژگانت
تماشا میرود از دیده چون نظاره سرعت کن
حبابت از شکست آغوش دریا میکند انشا
غبار عجز اگر بر خبث بالد ناز شوکت کن
علاج چشم خودبین نیست جز مژگان بهم بستن
چو آیینه نمد را پنبهٔ این داغکلفتکن
به نومیدی دل از زنگ هوسها پاک میگردد
گرش صیقل کنی از سودن دست ندامت کن
ز مشت خاک غیر از سجده کاری بر نمیآید
عبادت کن عبادت کن عبادت کن عبادت کن
دل هر ذره اینجا چون تو جانی در بغل دارد
مناز ای بیخبر چندین، مروت کن، مروت کن
به احسان ریزش ابر کرم موقع نمیخواهد
گرفتم قابل رحمت نباشم باز رحمت کن
در اینجا سعی غواص از صدف وا میکشد گوهر
تو هم باری دل ما واشکاف او را زیارت کن
سبکروحیست بیدل محمل انداز پروازت
فسردن تا به کی با نالهٔ دردی رفاقت کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی موضوع حیا و خودپسندی پرداخته و به خواننده توصیه میکند که از غرق شدن در خودخواهی بپرهیزد و به عزت نفس و پاکی دل توجه کند. شاعر بر این نکته تأکید میکند که انسان باید در برابر مشکلات و ناملایمات، با تلاش و کوشش خود را از بند خودپسندی رها سازد و به عبادت و رحمت روی آورد. همچنین، او به ضرورت احسان و محبت به دیگران میپردازد و به این فکر میافتد که زندگی با محبت و نیکوکاری معنا پیدا میکند. در نهایت، شاعر خواننده را به جستجو و فهم عمیق از خود و دیگران دعوت میکند و بر اهمیت دوستی و همدلی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: حیا را با تمایلات خودخواهانهات کنار بگذار و به تلاش و کوشش خود ادامه بده تا در عوض بتوانی بر خجالت و شرم خود غلبه کنی.
هوش مصنوعی: در این دریا، جز اعتبار و آبروی خود چیزی وجود ندارد. پس مثل گوهر، خود را در دامن این دریا بینداز و به عزت و سامان برسان.
هوش مصنوعی: از خیال و آرزوهای بزرگ دست بردار و به لذتهای ساده و واقعی زندگی بپرداز، همانطور که پنبه نرم و لطیف است. به جای دستیابی به چیزهای پر زرق و برق، به نعمتهای موجود در زندگی قانع باش.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی تحمل سنگینی غم و محرومیت را خواهی کرد؟ نگاه کردن به چشمان زیبایت همچون آن مژهها که از دیدگان پنهان میشوند، تماشا را میطلبد. پس زودتر به این مراقبه بپرداز.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث میشود که آغوش دریا بشکند و این نشاندهنده ضعف بازمیگردد. اگر بر موانع غلبه کنی، میتوانی به زیبایی و قدرت خود ادامه دهی.
هوش مصنوعی: برای بهبود و درمان چشمنوازی و خودپسندی، راهی جز این نیست که مانند مژگان، به هم بپیوندی و از خود غفلت کنی. این مانند آن است که اگر آینه را با پنبه نمدی نرم کنی، تصویر داغ و تیره را از بین میبرد.
هوش مصنوعی: اگر دل را از آرزوها و خواستههای بیفایده خالی کنی و به امید و تلاش دوباره بپردازی، میتوانی آن را به شکلی بهتر و پاکتر درآوری. تنها کافی است که از اعمالی که باعث پشیمانیات میشود، دوری کنی.
هوش مصنوعی: از خاک ناتوان، جز سجده و پرستش کاری ساخته نیست. پس به عبادت و بندگی بپرداز.
هوش مصنوعی: هر ذره از این فضا حاوی روحی شایسته است، پس ای بیخبر، دست از ناز و تکبر بردار و با مروت رفتار کن.
هوش مصنوعی: بارش نعمت و رحمت الهی نیاز به زمان خاصی ندارد. اگر من شایستهی رحمت نباشم، باز هم لطف و رحمت خود را بر من نازل کن.
هوش مصنوعی: در اینجا غواصی تلاش میکند تا از صدف، گوهر را بیرون بیاورد. تو نیز با دل ما آغوش باز کن و او را زیارت کن.
هوش مصنوعی: بیدل، دل سپردهای و سبکسر هستی. تا چه زمانی با نالههای درد و رنج، به دوستی ادامه میدهی؟ زمان آن است که پرواز کنی و از این وضعیت رها شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن
سر کوی قناعت گیر تا باشی فراغت کن
به چندین گنج رنج و محنت عالم نمیارزد
چرا باید کشیدن رنج عالم ترک راحت کن
اگر خواهی که هر دشوار آسان بگذرد بر تو
[...]
خدایا شاه ما را صحت کامل کرامت کن
به غیر از درد دین از دردها او را حمایت کن
ز نبض مستقیم او بود شیرازه عالم را
جهان را مستقیم از صحت آن پاک طینت کن
به حول و قوت خود رفع کن ضعف مزاجش را
[...]
ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن
دلت را از گداز تن حباب بحر رحمت کن
دل ز افسردگیها مرده ام را جانی از نو بخش
به شکر خند لطفی کار صد شور قیامت کن
صفای دل به نان خشک کی حاصل شود زاهد
[...]
قد خم گشته را تا میتوانی وقف طاعت کن
به این قلاب صید ماهی دریای رحمت کن
نهای گردن که همچون شعله باید سر کشت بودن
تو با خود جبههای آوردهای ساز عبادت کن
به رنگ موج تا کی پیش پای یکدگر خوردن
[...]
شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن
در این میخانه چون وارد شوی می نوش و عشرت کن
به هر حالت که باشد دستگیری کن ضعیفان را
رسی بر مشهد پروانه گر روزی زیارت کن
درآ غافل به تن هرگه که بینی رفتهام از خود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.