فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن
سر کوی قناعت گیر تا باشی فراغت کن
به چندین گنج رنج و محنت عالم نمیارزد
چرا باید کشیدن رنج عالم ترک راحت کن
اگر خواهی که هر دشوار آسان بگذرد بر تو
خدنگ جور گردون را لقب سهم سعادت کن
ازین بی همتان خواریست حاصل اهل حاجت را
اگر خواهی که خود را خوارسازی عرض حاجت کن
اگر کوتاه خواهی از گریبان دست غم وحشی
چو من با کسوت عریان تنی خوگیر و عادت کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت قناعت و آرامش در زندگی اشاره دارد. شاعر میگوید که انسان باید در سر کوی قناعت بایستد تا بتواند راحت و آسوده زندگی کند. او تأکید میکند که تلاش برای جمع کردن wealth و ثروت در برابر رنج و محنتی که میآورد، ارزش ندارد. اگر کسی میخواهد که مشکلاتش آسان شود، باید به خدا تکیه کند و سهم خود را از سعادت جستجو کند. همچنین، شاعر هشدار میدهد که وابستگی به دیگران و درخواست کردن از آنها به نوعی خود را خوار کردن است. در نهایت، او به کسانی که میخواهند از غم و اندوه دوری کنند، توصیه میکند که باید به سادگی و عادت به مشکلات زندگی بپردازند.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به آرامش و راحتی، باید در مسیر قناعت قرار بگیری. وقتی در این راه قدم بگذاری و به زندگی ساده رضایت بدهی، میتوانی به آرامش واقعی دست یابی.
هوش مصنوعی: باید بدانیم که سختیها و زحمات زندگی، به هیچ کدام از گنجینهها و ثروتها ارزش ندارند. پس چرا باید راحتی را ترک کنیم و در زحمت و مشقت زندگی کنیم؟
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که در زندگیات هر سختی و چالشی به آسانی سپری شود، باید همراه خود نیکو داشت، و شانس و سعادت را به عنوان برکت زندگیات بپذیری.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی خود را نزد دیگران کوچک و خوار حس کنی، از آنها درخواست چیزی کن و نیاز خود را به آنها نشان بده. این نشاندهنده این است که وابستگی به دیگران میتواند موجب ذلت و خواری باشد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از درد و غم رها شوی، باید بدانی که مثل من که در آغوش غمانگیز هستم، باید به وضعیت کنونیات عادت کنی و با آن کنار بیایی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خدایا شاه ما را صحت کامل کرامت کن
به غیر از درد دین از دردها او را حمایت کن
ز نبض مستقیم او بود شیرازه عالم را
جهان را مستقیم از صحت آن پاک طینت کن
به حول و قوت خود رفع کن ضعف مزاجش را
[...]
ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن
دلت را از گداز تن حباب بحر رحمت کن
دل ز افسردگیها مرده ام را جانی از نو بخش
به شکر خند لطفی کار صد شور قیامت کن
صفای دل به نان خشک کی حاصل شود زاهد
[...]
حیا را دستگاه خودپسندیهای طاقت کن
عرق در سعی ریز و صرف تعمیر خجالت کن
درین بحر آبرویی غیر ضبط خود نمیباشد
چو گوهر پای در دامن کش و سامان عزت کن
ندارد مغز تمکین از خیال میکشی بگذر
[...]
شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن
در این میخانه چون وارد شوی می نوش و عشرت کن
به هر حالت که باشد دستگیری کن ضعیفان را
رسی بر مشهد پروانه گر روزی زیارت کن
درآ غافل به تن هرگه که بینی رفتهام از خود
[...]
تو را گفتند سلطان یعنی ای سلطان عدالت کن
تو را خواندند عادل پس ز مظلومان حمایت کن
تو را گویند راعی پس رعیت را حمایت کن
نگفتندت که بر بالین راحت استراحت کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.